نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نمایش موزیکال «هفت خان اسفندیار» به تهیه کنندگی و کارگردانی حسین پارسایی این روزها بر روی صحنه تالار وحدت است.
این روایت داستانی جذاب اما کمتر شناخته شده از شاهنامه فردوسی است که بیش از ۱۵۰ صفحه از این اثر منظوم را به خود اختصاص داده و به مخاطب کم اطلاع یادآور می شود که اسفندیار رویین تن نیز همچون رستم، هفت خان پر فراز و نشیب را از سر گذرانده است.
بازی در نقش پهلوانی رویین تن را امین زندگانی برعهده گرفته است.
این تجربه نخستین تجربه کار تاریخی این بازیگر است اما چون نخستین تجربه نقش تاریخی او در تئاتر است موجب شده تا با چالشهای متفاوتی در این عرصه مواجه شود.
زندگانی موفقیت خود در این زمینه را نیز مدیون تیم حرفهای و همدلی گروه بازیگران میداند و معتقد است این همراهی موجب شده تا هر شب بتوانند این کار سنگین را به بهترین شکل ممکن بر روی صحنه بیاورند.
به بهانه حضور امین زندگانی در تئاتر «هفت خان اسفندیار» با او به گفتگو پرداختهایم که در ادامه می خوانید:
یادآور می شود «هفت خان اسفندیار» محصول سازمان هنری رسانه ای اوج است و علاوه بر زندگانی، بانیپال شومون،فریبا کوثری، امیررضا دلاوری، امیر کاوه آهنین جان، اصغر پیران، محسن حسینی، رضا راد، مونا صوفی، ندا سیاس، نیکا افکاری، سایه پارسایی دیگر بازیگران آن هستند.
آقای زندگانی چطور شد که شما به تیم بازیگری تئاتر «هفت خان اسفندیار» پیوستید و بازی در نقش اسفندیار را پذیرفتید؟
من تقریبا از سال ۱۳۷۳ با آقای حسین پارسایی آشنایی دارم. چه زمانی که به عنوان کارگردان فعالیت داشتهاند و چه زمانی که فعالیت مدیریتی داشتهاند ایشان را میشناختم. در چندین پروژه هم قرار شد با ایشان همکاری داشته باشم؛ اما هر بار به دلایل گوناگون این همکاری صورت نمیگرفت. تا اینکه ایشان برای تئاتر «هفت خان اسفندیار» با من تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در نقشی غیر از اسفندیار را به من دادند. ابتدا من درگیر پروژه دیگری بودم و برای همین نمیتوانستم در خدمت ایشان باشم. ۱۰ روز بعد به دلایلی کار قبلی ام به تعویق افتاد و وقتی مجدد بازی در تئاتر «هفت خان اسفندیار» پیشنهاد شد، گفتم پروژه قبلیام فعلا کنسل شده است و خوشحال میشوم تا در این تئاتر همکاری داشته باشم که اینبار به من نقش اسفندیار پیشنهاد شد. شروع کار من نیز از روزهای پایانی بهمن ماه سال گذشته آغاز شد و من سعادت آن را داشتم تا با این گروه حرفهای کار کنم.
شما تا کنون در نقشهایی تاریخی همچون «ملک سلیمان» و «مختارنامه» حضور داشتهاید با این وجود در تئاتر این نخستین حضور شما برای بازی در یک نقش تاریخی محسوب میشود. از تجربه بازی تاریخی بر روی صحنه تئاتر بگویید.
تا قبل از آنکه من نقش اسفندیار را بر روی صحنه بازی کنم بیشتر نقشهای تاریخی من در عرصه تصویر بوده و این نخستین تجربه نقش تاریخی من در تئاتر است. نقشی بسیار سنگین که اگر مهندسی پشت صحنه و همکاری درجه یک همه گروه نبود شاید نمیتوانستم از پس این نقش بربیایم. خوبی گروه این است که همه یک دست و یک دل هستند و اگر همراهی گروه با هم نبود نمیتوانست هر شب کار ۲ ساعت اینطور دقیق بر روی صحنه بیاید. برای هر اجرا یک تیم تقریبا ۱۰۰ نفره پشت صحنه در حال کار کردن است تا بتوان هر شب یک نمایش منسجم را بر روی صحنه آورد. تا قبل از حضور در «هفت خان اسفندیار» تمام تجربیات تاریخی من تصویری بود و طبعا بازی در نقش یک شخصیت تاریخی در قالب تئاتر و حضور در تالار وحدت کاری متفاوتتر است. برای همین این تجربه، تجربهای بسیار جدید است و نمیتوانم بگویم تجربههای قبلیام چندان میتوانست به من برای بازی در این نقش بر روی صحنه تئاتر کمک کنند.
شرایط متفاوت تئاتر با تصویر باعث شد تا برای شما این تجربه یک تجربه متفاوت نسبت به کارهای قبلیتان باشد؟
بله، دقیقا همینطور است. از طرف دیگر با توجه به اشرافی که آقای حسین پارسایی به عنوان کارگردان و آقای علی براتی به عنوان طراح حرکت نمایش بر روی کار داشتند و تجربهای که در زمان تمرینها به دست آمد موجب شد تا هدایت کار به بهترین شکل ممکن صورت گیرد. خوبی گروه بازیگرها هم در این است که آنها حواسشان به هم هست و در این زمینه به همدیگر بسیار کمک میکنند و از این طریق نکات خوبی انتقال داده میشود. بازیگران برای هم پیشنهادهای خوبی دارند تا روند کار به خوبی پیش برود. این ویژگی در کنار تیم خوب کارگردانی بسیار کمک کننده بوده. همه دست به دست هم دادهاند تا این اجرای سنگین با بالاترین کیفیت هر شب به روی صحنه برود.
شما برای رسیدن به نقش اسفندیار چقدر تلاش کردید تا با درک کامل آن را بازی کنید.
من معتقد به سخنی هستم که منسوب به حضرت مولاناست و میفرمایند همه در تو هستند. ما همه در درونمان رستم، اسفندیار، ارجاسب و… را داریم. به نوعی همه کس در ما وجود دارد. باید بگردیم و آنها را درون خودمان پیدا کنیم. اصولا بر این باورم وقتی یک تیم تحقیقاتی پشت فیلمنامه و نمایشنامهای قرار دارد و اسامی بزرگ و مشاورهای بزرگی نیز در آن دیده میشود؛ دیگر بازیگر نیازی نمیبیند بخواهد در این زمینه تحقیقی فراتر داشته باشد. هدایت آقای پارسایی به همراه متن خوب، برای من به اندازه کافی ماخذ مطمئنی بود تا نیاز نداشته باشم برای اسفندیاری که بر روی صحنه میبینید کار تحقیقاتی ویژهای انجام دهم. بازیگر همین که لایههای مستتر در دیالوگها، سکوتها و اتفاقات را با راهنمایی کارگردان و نقطه نظراتی که نویسنده دارد درک و پیدا کند میتواند آن را به خوبی به اجرا درآورد. من هم امیدوارم در این نمایش توانسته باشم ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کنم.
یعنی شما برای آنکه به نقش اسفندیار برسید با چالش خاصی مواجه نشدید؟
چالش در سبک اجرا و نظم اجرا داشتم که نیاز به انرژی بسیار زیادی دارد. توان خاص فیزیکال و توان روحی و روانی ویژهای میخواهد که من به تدریج به آن نزدیک شدم تا بتوانم به آنچه مورد نظر کارگردان است برسم و با نقش ارتباط برقرار کنم. از این رو در طول تمرینهایی که انجام شد توانستم بهتر و بهتر اسفندیار را بشناسم و با این نقش آشنا شوم.
موزیکال بودن تئاتر «هفت خان اسفندیار» یک ریسک بود. هر چند تجربه تئاترهای موزیکال «بینوایان» و «اولیور توئیست» را پیش از این کارگردان داشت اما چون آنها آثار ترجمه بودند دست ترانه سرا باز بود. ریسک موزیکال شدن اثر شاهنامه را چطور دیدید؟ چون برخی از منتقدان این توقع را داشتند که از همان اشعار فردوسی در کار استفاده شود. نظر شما در این زمینه چیست؟
آقای حسین پارسایی نگاه خوبی به این کار دارد و معتقد است کار را باید به کاردان سپرد و آقای کوهستانی با توجه به تجربه کارگردان، حضور مشاوران، آهنگسازی همچون پوریا خادم، رهبر ارکستری همچون بردیا کیارس توانست وزن اشعار و قافیهها را به بهترین شکل ممکن به کار نزدیک و شبیه کند و تماشاگر امروز هم به هرحال آنچه بر روی صحنه میبیند را به عنوان قرارداد میپذیرد. ضمن اینکه همه کسانی که در این پروژه حضور دارند در کارشان بسیار حرفهای هستند و قاعدتا قبل از آنکه کار به اجرا برسد این نگرانیها مرتفع شده و درصد ریسک آن پایین آمده. اما همیشه سلیقه مخاطب، جزو ناشناختهترین بخشهای یک اثر بوده. تا اثر بر روی صحنه نرود و ساخته و ارائه نشود، نمیشود گفت یک کار مسیرش را تا چه میزان درست پیش رفته است و در هر صورت این موضوع ویژگی کار ماست.
تئاتر «هفت خان اسفندیار» به صورتی آغاز میشود که داستان آن برای برخی مخاطبان گنگ به نظر میرسد. آیا برای آنکه تماشاچی بتواند خود را با این تئاتر همراه سازد نیاز به مطالعه دارد تا با حال و هوای قصه همراه شود؟
این ویژگی درام است. ایجاد انتظار، گنگی و در نهایت پاسخ دادن به سوالات ابتدای کار مخاطب، ویژگی درام است و میبینید که در این اثر خیلی خوب کار شده و تماشاگر را ابتدا کنجکاو میکند. بنابراین مخاطب حتی اگر از قبل مطالعهای هم نداشته باشد در اینجا با قصه و روایت آشنا میشود. به هر حال اتفاقی افتاده، تجاوزی به مملکت صورت گرفته شده، تهدید و اسارتی رخ داده و پیغامی هم برای کسی که در سیاه چاله است گذاشته شده و حالا بزرگان آن مملکت میخواهند این آدم بیاید، ببخشد و کمک کند. این روند داستان شاید در ۱۰ دقیقه نخست این سوال را برای مخاطب ناآشنا ایجاد کند پس اسفندیار کجاست؟ وقتی که اسفندیار وارد میشود نیز در هر خانی که پیش میرود پاسخ سوالی داده میشود. در نتیجه فکر میکنم بعد از دیدن کل نمایش، تمام سوالات پاسخ داده میشود.
برخی بر این عقیده هستند که دیگر ادبیات کهن و آثار کلاسیک برای نسل امروز مورد توجه نیست و آن را نمیپسندند. برای همین هم سرمایهگذار در این زمینه ریسک نکرده و ورود نمیکند. شما در این زمینه چه نظری دارید؟ آیا دوره پرداختن به ادبیات کهن تمام شده است؟
«هفت خان اسفندیار» این وحشت را از بین برد و نشان داد استقبال از سوی مخاطب وجود دارد. در هر صورت شما نمیتوانید یک اثر بزرگ را با پروداکشن کوچک روی صحنه ببرید. پرداختن به هر اثری باید به اندازه خودش باشد. اگر «بینوایان» موفق بود به این دلیل بود که در اجرای آن، بزرگی رمان رعایت شده است. شاهنامه اثر کوچکی نیست که در قالبهای کوچکتر به آن ورود کرد. برای همین اگر بخواهیم در قالبهای کوچکتر ورود کنیم موفق نخواهیم بود، سرمایه گذارهای خُرد به نتیجه مطلوب مالی نخواهند رسید و تجربه خوبی بر روی صحنه نخواهد داشت.
ضمن اینکه باید بین مخاطب امروز و این آثار کهن زبان مشترکی پیدا کرد تا ارتباط برقرار شود. یک بخش آن زیباییهای بصری است که هزینه بردار هستند تا از این طریق بتوان تماشاگر را ترغیب به دیدن کرد. در نتیجه با شاهنامه باید مدل شاهنامه برخورد کرد. اگر اینطور نباشد باعث دلزدگی مخاطب خواهد شد. افراد توانمند وارد کار شوند هم سرمایه گذاران راغب خواهند شد در این زمینه ورود داشته باشند و هم افراد کار بلد دیگری که تصور میکنند جای کار وجود ندارد هم ورود خواهند کرد تا با بالاترین استانداردها به ساخت آثار ماندگار بپردازند. در این شرایط نه تنها من بلکه بازیگرهای بسیاری نیز به رقابت خواهند پرداخت تا بتوانند در این آثار حضور داشته باشند و نام خود را با چنین آثار قویی در تاریخ هنر ایران ماندگار سازند.