نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
حدود یک ساعت مانده که خورشید دامن خود را از روی شهر جمع کند. آفتاب کمجان پاییزی رفته. ورودی سولهای در خیابان آذری، پوشیده از سنگریزههایی است که درست مثل راه رفتن کنار ساحل، سرعت رفتوآمد را کم و با تامل میکند. انگار قرار است مسیر را طی کنی تا از ساحل به دریا برسی. باید از سنگریزهها بگذری، ورودی سمت راست را وارد شوی و از پلهها بالا بروی تا نور صحنه را از دور ببینی. آنوقت است که دریا از دور، خودش را نشان میدهد. یک زمین بازی دایرهایشکل که مثل رقابت برای دوندهها خطکشی شده و هر چهار بازیکن در خط شروع ایستادهاند. سرزمین اعجوبهها اینجا با تامل و حوصله در جریان است. کسی نه برای ضبط و نه برای ادامه کار عجله ندارد. هدف اصلی، آرامش بچههاست. با گذشتن از پشتصحنه از ورودی تماشاچیان میتوان بچهها را دید که در یک زمین بازی آماده شده برای دویدن، در کنار مجری ایستادهاند تا بازی شروع شود. مجری ناچار میشود با شروع ضبط، آن را متوقف کند. یکی از بچهها نیاز به دستشویی دارد و مجری متوجه میشود! همینقدر غیرقابلپیشبینی و همینقدر ساده و شیرین. قواعد بازی اینجا و در ضبط برنامه اعجوبهها به هیچ برنامه دیگری شباهت ندارد. آنچه میخوانید روایت جامجم از پشتصحنه اعجوبههاست که حالا به یک برنامه پرطرفدار تبدیل شده و از امشب قسمت جدید آن روی آنتن میرود. در این رابطه با سیدمهدی حسینی تهیهکننده، مصطفی صادقمحمدی مدیر صحنه، حامد سلطانی مجری، بهناز بیاتلو عضو شورای سردبیری، نیلوفر سعیدی کارگردان تلویزیونی و برخی از خانوادههایی که در پشتصحنه برنامه حاضر بودند، گفتوگو کردیم.
داور در سوت شروع بازی میدمد. چهار دونده هاج و واج به هم نگاه میکنند. مهسیما دستش را به لباس سبزش گرفته و با آن بازی میکند. نازنین یکقدم جلو میرود و به مهسیما نگاه میکند. رونا و الین هنوز در حال حرف زدن با هم هستند. بازی شروع شده اما نه به قائده همیشگی. اینجا همه قواعد وارونه است چون سرزمین اعجوبههاست. یک قسمت از بخش تازه اعجوبهها، مسابقه دو با حضور چهار کودک است. هیچ چیزش به مسابقه دویدن شبیه نیست. هرکدام از بچهها به یک طرف میروند. حتی وقتی سوت پایان را میزنند هنوز هم مهسیما و نازنین در حال دویدن هستند. مجری با تعجب نگاهشان میکند. آنچه اینجا و در پشت صحنه اعجوبهها در جریان است، فرسنگها با فصل اول آن اختلاف دارد. فصل اول اعجوبهها متمرکز بر استعدادیابی بود و در این فصل، حال خوب بچهها اولویت و محور کار است. تغییر اعجوبهها از یک برنامه استعدادیابی به برنامهای پرمخاطب برای پیر و جوان، تدریجی نبود. دو فصل اول با اجرای مهران غفوریان و نادر سلیمانی بود که کارگردانی آن را گلمحمدی بهعهده داشت. بعد از مدتی، تیم سازنده به این نتیجه رسیدند که استعدادیابی برای کودکان آسیب تربیتی دارد. به همین دلیل، کل برنامه دگرگون شد. تلاششان این بود که جذابیت را به برنامه اضافه کنند و مقایسه کودکان برای والدین به کلی حذف شود. هدفمان ترویج فرزندآوری بودسیدمهدی حسینی، تهیهکنندگی فصل جدید را در دست دارد. خودش عاشق کار کردن با بچههاست و صبوری در رفتارش با عوامل هم پیداست. میگوید دغدغه اصلی فصل جدید ترویج فرزندآوری است. او سیاستهای فصل جدید اعجوبهها را اینطور به جامجم بیان میکند: به این فکر کردیم که برنامههای متعددی با موضوع فرزندآوری وجود دارد و ما تلاش کردیم بنای اعجوبهها را بر این بگذاریم که شیرینی و بامزگیهای کودکان را نشان دهیم تا آدمها دلشان بچه بخواهد. مخاطب ما در این بخش، خانوادههایی که بهدلیل مشکلات مالی به سراغ فرزندآوری نرفتهاند، نبودند؛ بلکه خانوادههایی بودند که فرزندآوری را به تاخیر انداخته بودند بخش زیادی از مخاطبان بازخوردهای خوبی به برنامه میدادند و میگفتند با دیدن برنامه دلشان بچه خواسته است. فصل قبل را با همین سیاست شروع کردیم و کودکان پنج تا هفت سال را دعوت کردیم. بخشهای مختلفی برای کودکان تعریف کردیم که شامل تعامل با مامانها و باباهای این کودکان میشد. چهار فاکتور برای جذابیت تعریف کردیم و گفتیم برنامه باید هیجان، تعلیق، تاوان و فانتزی داشته باشد. بعد از اینکه فصل قبل تمام شد، خودمان آن را بررسی کردیم و دیدیم بامزگی برنامه آنطور که میخواستیم، نشده است. در حین صحبتهای حسینی، تهیهکننده برنامه، حامد سلطانی، مجری برنامه در نقش داور، سوت آغاز مسابقه را میزند و تماشاگران شروع به تشویق میکنند. یک چشم حسینی به صحبتهایش درباره برنامه است و چشم دیگرش به زمین دوخته و چهار شرکتکننده را میپاید. در ادامه صحبتهایش میگوید: یکی از سختترین کارهای دنیا را شروع کردیم که کار با بچههای یک تا چهار سال است. خودم بچه ندارم اما بهشدت بچهدوست هستم. همه به من میگفتند امکان ندارد بتوان با این رنج سنی برنامهسازی کرد. من گفتم:«میشود» و خدا رو شکر توانستیم.توقف برنامه بهدلیل خستگی شرکتکننده!حسینی در میان صحبتهایش بهیکباره یکی از عوامل را صدا میکند و کودکی را نشان میدهد که در حال انداختن تیر دروازه روی سر خودش است! حسینی اشاره میکند و یکی از عوامل دوان دوان سمت کودک میرود. نفس راحتی میکشد و درباره چالشهای برنامه میگوید: چالشهای مکرر و متعددی در برنامه داشتیم. گاهی کودکی به یکباره و میان برنامه میگوید «خسته شدم، خوابم میاد» و ناچار میشویم ضبط را قطع کنیم و او را بخوابانیم. بسته به موقعیت، برای ادامه ضبط برنامه تصمیم میگیریم چون گاهی بچهای با یک استراحت دوباره به برنامه بازمیگردد و ما هم اعلام میکنیم یکی از بچهها رفته و برمیگردد اما گاهی باید ضبط را بهکلی متوقف کرد. گاهی هم بچه گرسنه یا کلافه میشود. واکنش کودکان به جمعیت متفاوت است.حسینی ادامه میدهد: گاهی هرچقدر هم که تست گرفتیم، بچه با شرایط سازگار نیست و ناچار به توقف ضبط میشویم. ما در هر لحظه باید مسأله را تدبیر و حل کنیم. اما حقیقت این است که به ما به عنوان عوامل برنامه، خیلی خوش میگذرد. از اوایل تابستان کار پیشتولید فصل جدید را شروع کردیم و درگیر بودیم. وی درباره اجرای حامد سلطانی عنوان میکند: سلطانی، مجری توانمند و باهوشی است. نمیدانم این مسأله در تصویر، خودش را نشان میدهد یا خیر اما بهشدت احساسی و مهربان است با بچهها اخت میگیرد و با آنها تعامل دارد. حسینی درباره نحوه گزینش و بررسی کودکان برای حضور در برنامه اعجوبهها به عنوان شرکتکننده میگوید: پیامهای بسیاری برای شرکت در برنامه به ما ارسال میشود و از نظرمان واجب است که قبل از روز ضبط، بچهها را ببینیم و آنها را از نظر توانمندی مورد سنجش قرار دهیم. گاهی باید آنها را از نظر تعامل با آدمهای جدید بررسی کنیم. نکته دیگری که در فصل قبل هم به آن توجه میکردیم این بود که چهار کودکی که برای مسابقه میآیند، همخوانی داشته باشند. یعنی تست فقط این نیست که کودک مناسب مسابقه باشد. باید چهار کودکی که قرار است با هم در برنامه شرکت کنند، بتوانند با هم تعامل داشته یا همخوان باشند. یعنی باید ظرفیت کنار هم قرارگرفتن را داشته باشند. ۲ساعت وقفه برای خواب کودکاما برنامه اعجوبهها هیچ چیزش مثل برنامههای عادی نیست. حتی وقتی سه، دو، یک گفته میشود، مشخص نیست چقدر طول میکشد تا یک قسمت از برنامه به سرانجام برسد. تهیهکننده اعجوبهها میگوید گاهی به دلیل خوابآلودگی یک کودک ناچاریم برنامه را متوقف کنیم که گاهی دو ساعت طول میکشد. او ادامه میدهد: معمولا ضبطهای اول ما خیلی بیشتر طول میکشد. مثلا همین بخشهای جدید ورزشی که اضافه کردیم ضبط را بیشتر زمانبر میکند. در فصل قبل آیتمهایی که چند قسمت ضبط شده بود به یک روال افتاده بود و گاهی دو قسمت را در یک روز ضبط میکردیم اما حالا که موقعیت جدید ضبط است، شاید صبح تا شب یک قسمت را ضبط کنیم. دلیلش هم جدیدبودن موقعیت و زمانبرشدن هماهنگیهاست. حسینی به این نکته هم اشاره میکند که یک اتاق فکر پر و پیمان پشت ساخت چنین برنامهای است:ما یک اتاق فکر مفصل داریم که متشکل از افرادی است که برنامهساز حرفهای هستند، کسانی که کار کودک کردهاند، مشاوران و در عین حال، متخصصانی که اگر در حین برنامه به چالش برخورد کردیم، بتوانیم سراغ آنها برویم. فصل قبل، مشارکت بچهها با والدین بیشتر بود. یک پارت مربوط به کودک با مادر و یک پارت هم مربوط به ارتباط پدر با کودک بود. کارکردن با بچه خیلی سخت است و شاید خیلی برنامهسازان به این راحتی زیربار نروند که محوریت اصلی یک برنامه را روی کودک قرار دهند. در این برنامه من به عنوان تهیهکننده سرم برای کارکردن با کودک درد میکند. همه چیز با محوریت بچههاست و اگر آنها حالشان خوب نباشد، نمیتوان کار کرد.فعالیتهای یک گروه آبدیده حسینی ادامه میدهد: تیم ما کاربلد است و در فرآیند برنامه آبدیده شده. از فصل قبل تا الان تغییر عوامل برنامه بسیار اندک بوده که شاید دلیل اصلی این باشد که عواملمان کار با کودک دستشان آمده است. قبلا با یک نفر در تیم کار میکردیم که یک بار ناخواسته سر بچهها داد زد. به او گفتم اصلا مجبور نیستی با ما کار کنی، چون ما مقید به این هستیم که سر کودک داد نزنیم. بچه باید راحت باشد و از بازی در برنامه لذت ببرد. معتقدیم که اگر غیر از این باشد ظلم به کودک است و کار درست از آب درنمیآید. شاید خیلیها در توقفهای بین برنامه قرار گیرند، کلافه شوند. اما همه عوامل ما با این مسأله کنار آمدهاند و میدانند که باید صبور باشند.اعجوبهها در فصل جدید، بخشهای تازهای دارد که برای بچهها جذابتر است. بخشهای ورزشی مثل فوتبال، گلکوچک یا مسابقه سهچرخهسواری. حسینی جزئیات این بخش را این طور بیان میکند: بخش جدید با رویکرد ورزشی است و بازیهای مختلفی دارد. فوتبال بازیکردن، مسابقه سهچرخهسواری، طنابکشی و … از جمله این بازیها در بخش جدید است. در هیچ کدام قصدمان این نیست که بچه خوب بازی کند، تنها میخواهیم بانمک بودن کودکان را نشان دهیم. مثلا اگر فوتبال بازی میکنند، بامزگی بازیشان را نشان دهیم. اگر در حال رقابت در دویدن هستند، وقتی به مانع برخورد میکنند از آن رد نمیشوند و اول مانع را صاف میکنند. همین بامزگی ایجاد میکند. این نکته را هم باید بگویم که از فصل قبل رقابت بین بچهها را به شکل محکمی برای خودمان ممنوع کردیم. معتقدیم رقابت برای کودک آسیبزاست. هدفمان این است که به بچهها خوش بگذرد. اگر جایی رقابت بین بچهها ببینیم، سعی میکنیم به گونهای تدبیر کنیم که همه بچهها حس کنند که برنده شدهاند. در میان صحبتهای تهیهکننده، بازی به وقفه خورده و یکی از عوامل در حال بازی با بچههاست. برای هماهنگی با بخش صدا و پشت صحنه، هدفونی روی گوش دارد و همزمان توپ را به سمت بچهها پاس میدهد؛صادقمحمدی مدیرصحنه است که از هر فرصتی برای ارتباط با بچهها و آشناترکردن فضا برایشان استفاده میکند. حسینی درباره حضور عوامل در پشت صحنه و تلاش برای ارتباط با کودکان میگوید: تلاش این است که بچهها با عوامل احساس راحتی کنند. در این صورت هم یخ بچهها آب میشود و هم با کاری که قرار است انجام دهند آشنا میشوند. هربار که ضبط برنامه متوقف میشود، چند دختر جوان به میان صحنه میآیند و بچهها را سرگرم میکنند. گاهی با آنها بازی میکنند تا بخش بعدی راحتتر ضبط شود. گاهی هم مراقبت میکنند تا زمین نخورند و آسیب نبینند. تهیهکننده برنامه درباره حضور آنها عنوان میکند: این خانمها در مدیریت بچهها در داخل صحنه به کمک ما میآیند و حال بچهها را خوب نگاه میدارند. برای ما سخت بود که افراد درستی را برای این بخش انتخاب کنیم چون برخی افراد در برنامههای دیگر کارشان خوب است اما نمیتوانند با شرایط ما کنار بیایند یا گزینه مناسبی برای ما نیستند. گروه سردبیری در کنار تولیداما یکی دیگر از تیمهایی که کل خانواده اعجوبهها را میسازد، تیم سردبیری است که در کل ساخت برنامه، کنار عوامل حضور دارد. این تیم کل محتوای پلاتوها و طراحی آیتمهای بازی را به همراهی دیگر عوامل هدایت میکند. بهناز بیاتلو، عضو شورای سردبیری و یکی از اعضای این تیم است. او میگوید: در تمام مراحل ساخت کنار عوامل هستند تا اگر نیازی به سخت یا آسان کردن آیتمهای بازی باشد، دست به تغییر ببرند و برنامه به روال بهتری هدایت شود. او به جامجم میگوید: بچههای صحنه بیشتر با چالش کار با بچهها مواجه هستند و تلاش میکنند متناسب با انرژی آنها پیشروند. گاهی ممکن است کودک حوصله بازی نداشته باشد و ناچار شویم ضبط را متوقف کنیم. گاهی احساس میکنیم یک بازی خیلی جذاب است و زمانی که بچهها با آن مواجه میشوند، بازخورد خوبی نشان نمیدهند. در این صورت آیتم را اصلاح میکنیم. جذابیت کار با بچههای ۳سالهنیلوفر سعیدی، کارگردان تلویزیونی اعجوبهها هم که در پشت صحنه حضور دارد، میگوید بخشی از بازخورد کار را از واکنش همکارانش میگیرد. درست وقتی عوامل پشت صحنه به کار بچهها میخندند، متوجه میشود که راه را درست رفته است. سعیدی دومین فصلی است که در کنار اعجوبهها قرار دارد. او به جامجم بیان میکند: در فصل قبل بچهها در رده سنی پنج تا هفت سال بودند. هر شش ماه یا یکسال فاصله سنی، به میزان زیادی در درک و فهم بچهها از مسائل و جهان اطراف تاثیر میگذارد. در این فصل رده سنی بچهها پایین آمده و برای بخش ورزشی بیشترشان سه تا چهار سال هستند. سعیدی معتقد است که بیشترین چالش در کار با کودکان، در دست حامد سلطانی بهعنوان مجری است. او تاکید میکند: آقای سلطانی باید بچهها را در صحنه نگهدارد و آنقدر این را با صبر و حوصله انجام میدهد که گاهی متعجب میشویم که چقدر خوب روحیات بچهها را میشناسد. میان صحبتهای سعیدی، وقفههای مدام شکل میگیرد. وقتی صدای سه، دو، یک صادقمحمدی، مدیر صحنه میآید موسیقی هم اوج میگیرد و دیگر صدای کارگردان تلویزیونی را بهسختی میتوان شنید. با صدای بلندتری میگوید: مواجهشدن و مدیریت بچهها سختیهای خود را دارد و من میبینم که چقدر عوامل با مهر و صبر این کار را انجام میدهند. گاهی مدتها با بچهها حرف میزنند تا با زبان خود کودکان، آیتم مربوط را ترسیم کنند و درنهایت سراغ ضبط میرویم. در حقیقت مراحلی که باید طی شود تا به خود ضبط برسد، خیلی زیاد است. خانوادهها در فکر بازی!بین یکی از وقفههای برنامه، خانوادهها به سمت پشتصحنه هدایت میشوند تا کمی استراحت کنند و لباس بچهها تعویض شود. برخی خانوادهها درگیر آمادهکردن بچهها هستند و برخی هم با پوسترهای برنامه عکس میگیرند. مادر دختر سهسالهای که از شرکتکنندگان برنامه است، میگوید که دوست داشت خودش هم در کار مشارکت داشته باشد و اصلا به همین انگیزه به برنامه آمده است. او به جامجم عنوان میکند: دخترم اول که وارد شد قدری غریبی میکرد. بعد راه افتاد. عوامل خیلی باحوصله بودند. خودم گاهی اعصابم بههممیریخت اماعوامل خیلی باحوصله کار میکردند. خودمان بیشتر دوست داشتیم در صحنه باشیم! چون مخاطب فقط بچهها نیستند و در خانه برنامه را با بچهها میبینیم. پدر مهسیمای سهساله که شرکتکننده دیگر است، به جامجم میگوید: خانواده ما از فصلهای قبل مخاطب برنامه بود و دوست داشتیم برنامه را با هم ببینیم. من دو فرزند دارم و یکی از آنها در اعجوبهها شرکت کرده است. مثل والدین دیگر، من هم دوست داشتم در بخش مشارکت والدین با کودکان حضور داشته باشم. سه، دو، یک، حرکت!کار با بچهها سختیهای خود را دارد. مصطفی صادقمحمدی، مدیر صحنه فقط یکی از آنهایی است که علاوه بر هدایت صحنه، گاهی با بچهها بازی میکند تا غریبی از شرکتکنندگان دور و فضا برایشان آشنا شود. حین صحبت، بیشتر از شیرینیهای کار با بچهها میگوید؛ شیرینیهایی که باید در ضبطهای طولانیمدت سختی را به جان بخرد تا عصاره آن کلام و خندهای از کودک باشد و به شیرینی تبدیل شود. او به جامجم میافزاید: ما در ضبط طولانیمدت بچهها را وارد میکنیم و کنترلپذیری بچهها خیلی با بزرگسالان متفاوت است و مهمترین چالش ماست. شاید یک مدل این باشد که با بچهها جدی برخورد شود که مدل تنبیهی است؛ ما این را در شان خودمان نمیدانیم و در عین حال معتقدیم بچهها مخلوقات معصوم خدا هستند و حق نداریم اینطور برخورد کنیم. صادقمحمدی حین صحبت، مراقب بچههاست. گاهی به بازی بچهها حین وقفهها نگاه میکند و لبخند میزند. او درباره حوصلهای که برای کار کردن با بچهها دارد، میگوید: بخشی از حوصلهای که من حین کار کردن دارم، از مطالعه و بخشی هم حین کار بهدست آمدهاست. ما تجربه ۱۲۰قسمت اعجوبههای قبل را داشتیم اما سن بچهها در این فصل متفاوت است و هیچ دریچه تعاملی برای ارتباط با کودک شش ماهه نداریم. ما معتقدیم بچهها در یک دنیای دیگر هستند و مدل دیگری به دنیا نگاه میکنند. اولویت در کار ما، شاد بودن بچههاست. مدیرصحنه اعجوبهها ادامه میدهد: وقتی ما آغاز ضبط را اعلام میکنیم، کودک میتواند رفت و آمد و طبق میل خود بازی کند. همین هم قشنگی ایجاد میکند. حیرت بچهها از دیدن صحنه برایمان مهم است. خاطرهای که در خاطرم مانده برای زمانی است که یکی از بچهها به این دلیل به برنامه آمده بود که خرگوشی را ببیند که در یک قسمت آورده بودیم تا بچهها با آن بازی کنند. ناچار شدیم خرگوش را بیاوریم. مدتی از ضبط آن برنامهای که کودک دیده بود گذشته و خرگوش بزرگتر شده بود. کودک خرگوش را دید که بزرگ شده و تعجب کرد. پدرش به او گفت به او هویج دادهاند و رشد کرده. کودک با همان حالت بچگانه به پدرش گفت باید هویج کوچکتر به او میدادند! همین جملات برای ما کافی است.
نحوه انتخاب خانوادههاخانواده بچههای شرکتکننده در میان حضار هستند. گاهی که کودکی در آستانه افتادن است، مادر یا پدر تا پای بلندشدن و رفتن به سمت کودکشان میروند و جلوی خودشان را میگیرند. میدانند نیازی به این کار نیست چون عوامل پشتصحنه حواسشان هست. حسینی، تهیهکننده اعجوبهها در این رابطه میگوید انتخاب خانوادهها هم با سیاستهای خاصی بوده است. او توضیح میدهد: من اگر قرار بود برنامه دیگری در حوزه بزرگسال بسازم، حتما قبل از ضبط تلاش میکردم حتی بهصورت غیرحضوری خانوادهها را مورد ارزیابی قرار دهم. حتی از نظر اخلاقی هم نگاه کنیم این مسأله بحق است که اگر ما احساس میکنیم یک خانواده جلوی دوربین ممکن است خوب به نظر نیاید یا تعامل مناسب را نداشته باشد، بهتر است انتخابش نکنیم. حتی اگر خانوادهای به لحاظ گفتوگو، رفتار یا هر عامل دیگری مناسب نیست، دلیلی ندارد مستقیم به خانواده بگوییم. تنها باید مراقب باشیم که انتخاب درست داشته باشیم. ما در تستهای اولیه همه موارد حتی قدرت بیان خانواده را مورد سنجش قرار میدهیم. الزام داریم که پدر و مادر را مورد بررسی قرار دهیم. در این بخش ورزشی، خانوادهها کمتر در چالش حضور دارند و در نهایت هدایت بازی بچهها را انجام میدهند. ما آموزشگاه نیستیم و قرار است یک برنامه تلویزیونی بسازیم. به همین دلیل هرچیزی که بررسی میکنیم در نهایت باید به جذابیت رسیده باشد. حسینی ادامه میدهد: براساس قابلیتهای مختلفی که بچهها دارند، به این فکر میکنیم که چطور میتوان آن را به شکل جذابی به نمایش گذاشت. الزامی نداریم که همه توانمندی یا قابلیت کودکان نشان داده شود. مسأله ما مهارت یا استعداد کودکان نیست.
کودکان آینه ما میشونداعجوبهها تاکنون مجریهای مختلفی داشته؛ از مهران غفوریان و نادر سلیمانی تا همین فصلهای اخیر که حامد سلطانی آن را در دست گرفتهاست. هر کدام از مجریها توانمندی خاص خود را داشتهاند و توانستهاند برنامه را به شکل خاصی جلو ببرند اما به نظر میرسد مدل اجرای سلطانی به گونهای است که ارتباط بچهها با عوامل راحتتر اتفاق افتادهاست. هرچند خودش معتقد است کار کردن با بچههای کوچک چالشهای خود را دارد. حامد سلطانی، مجری اعجوبهها درباره چالشهای ارتباط با کودکان در ضبط برنامه به جامجم میگوید: تعامل با هر قشری از جامعه پیچیدگیها و شرایط خاص خودش را دارد. کیفیت ارتباط با دیگران، متناسب با سن و سال، جنسیت، سبک زندگی، سطح زندگی، نوع تربیت، خانواده، شغل، تاهل، تحصیلات، ثروت، نگرش اجتماعی و… متغیر است. ایجاد ارتباط با هر کسی در چارچوب ملاحظات خواسته یا ناخواسته ما صورت میگیرد و تداوم ارتباط با در نظر گرفتن حساسیتهای اخلاقی و روابط اجتماعی. اما طرف همین تعامل و رابطه اگر کودکان باشند، همه چیز متفاوت خواهدبود. دنیای آنها به قدری پر از صداقت و محبت و خلوص است که انگار آینهای در برابر خودمان گذاشته باشیم و بازتاب رفتارمان را در آن میبینیم. اگر مهربان باشی، مهربان است؛ اگر خشن باشی، عصبانی است؛ اگر بغضکنی، غصه میخورد. فقط کافی است سنگ بنای ارتباط درست گذاشته شود تا کودک در فرصت کوتاه لحظه آشنایی تا ورود به اولین بازی، راه مناسبی برای تعامل پیدا کند. البته حضور و ارتباط موثر با همسالان به عنوان همبازی، ابزار مهمی است که اگر درست هدایت شود، بسیاری از چالشها را در خود حل میکند.وی درباره لجبازی کودکان عنوان میکند: آنچه ما نامش را بدقلقی یک کودک میگذاریم، در واقع میتواند حاصل یک نیاز فوری یا اساسی در وجود او باشد. بارها پیش آمده که یک کودک دقیقا در زمان شروع ضبط با رفتاری از جنس لجبازی، از ورود به بازیها امتناع داشته و در فرصت کوتاهی با رفع نیازهایی مثل تشنگی، گرسنگی، خستگی، نیاز به توجه و… مشکل حل شود. گاهی ممکن است این رفتار حاصل یک خستگی ناشی از کمخوابی یا نیازهای مهمتری باشد که رفع همه آنها نیاز به زمان دارد که در اینجا با توجه به اقتضائات برنامه و محدودیتهای زمانی، بعد از صحبت و جلب رضایت خانواده، از نفرات جایگزین استفاده میشود تا در فرصت بعدی بتوانیم میزبان کودک و خانواده حذف شده باشیم.سلطانی تاکید میکند: اعجوبهها از ابتدا یک رسالت جدی داشت و آن هم نشان دادن زیباییهای دنیای کودکان بود. در اعجوبهها سوژه اصلی کودکان هستند. وی درباره چالشهای حین کار با خانوادهها تاکید میکند: خانوادهها قبل از روز ضبط، نسبت به بسیاری از مسائل و سختیهای احتمالی توجیه میشوند و با توضیحات عوامل برنامه در روز ضبط به خوبی درک میکنند حساسیتها و اقتضائات برنامهسازی چیست. لذا همیشه بهترین همکاری و مشارکت را در روند تولید با عوامل برنامه داشتهاند. گاهی ممکن است احساسات مادرانه یا حساسیتهای پدرانه هنگام ضبط بروز و ظهوری داشته باشد که آن نیز برای ما به عنوان عوامل تولید برنامه، قابل درک است و همیشه سعی بر این بوده به شیوه تعاملی کار پیش برود.وی درباره چالشهای اجرا در برنامهای که فصلهای قبلتر را مجری دیگری بهعهده داشته، توضیح میدهد: از روز اول حضورم در اعجوبهها چندبار به این سؤال پاسخ دادم و از سختی کار در برنامهای گفتم که مجریهای قبلیاش بازیگران محبوبی بودهاند که ما با آنها خاطره داریم؛ حالا با توجه به اینکه دو فصل از حضورم در این برنامه میگذرد، بازخوردهای بیرونی نشان میدهد مردم بهخوبی با این برنامه ارتباط برقرار کردهاند و اعجوبهها توانسته جای خودش را بین مخاطبان رسانهملی پیدا کند. در فصل جدید هم، بازیهای ورزشی تنها یکی از تفاوتهاست که به صورت مناسبتی و در ایام جامجهانی به برنامه اضافه شده است.مجری اعجوبهها درباره چالشهای کار با بچهها تصریح میکند: این موضوع در کنار جاذبههای رسانهای، ریسک و سختیهای بسیاری در حوزه طراحی، اجرا، تولید، رضایتسنجی از مخاطب و… دارد که تا اینجا همه عوامل برنامه، با هدف ارائه یک برنامه مطلوب، آنها را به جان خریدهاند.سلطانی عنوان میکند: این فصل برای من علاوه بر تفاوت ساختاری بهدلیل تغییر سن شرکتکنندهها، به تغییر شرایط زندگی شخصیام نیز مربوط است. این روزها برای من سختترین روزهای زندگی است که میگذرد و همه میدانند چرا. لبخند هرکدام از این بچهها قندی است که انگار در دلم آب میشود؛ شوق خانوادهها برای حضور در برنامه انگیزه مضاعفی است که به ما روحیه میدهد و پیامهای محبتآمیز مردم، دلگرمیهای مدامی است که مصممترمان میکند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.