نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
فرزاد جمشیدی که بیشتر در قامت مجری، به مخاطبان تلویزیون معرفی شده بود، در مجموعه بیستکویید در قامت بازیگر و یک پزشک جهادی حضور دارد. او درخصوص این نقش که اولین بازی جدی او در قاب تصویر است، به جامجم میگوید: من در این سریال نقش یک پزشک جهادی به نام دکتر بهروزی را بازی میکنم. او دوستانی در زمان جنگ و در میان مدافعان حرم داشته که شهید شدهاند و در همان حال و احساس زندگی میکند و اگر کاری هم میکند، به یاد همان دوستان شهیدش است. در واقع اینطور باور دارد که میدان نبرد عوض شده و الان در سنگر سلامت میجنگد تا جهانشمولی کرونا را کنار بزند. دکتر بهروزی خیلی روحیه یک پزشک مطبنشین را ندارد و آدم وسط میدان است و مدام در نقاهتگاهی به نام شهید صیادشیرازی در تردد است، بههمه جا سر میزند، با همه دوست است و گاهی اطرافیان با او شوخی میکنند. زیاد نمیتوان گفت از پزشکان مطبنشین است، چون بیشتر روحیه جهادی دارد.وی درخصوص اینکه بهنظرش هنوز جای کار برای کرونا در سریالهای اینچنینی وجود دارد، عنوان میکند: بهنظرم تهیهکننده این کار، دو گام مثبت را در زمینه دو فصل برنامه «بچهزرنگ» در کارنامه خود دارد. بهنظرم او تنها به این دلیل که تهیهکننده تلویزیون است کار بچهزرنگ را بهعهده نگرفت بلکه انسانی دغدغهمند است که مسأله فاطمیون و مدافعان حرم برایش اهمیت داشت، همانطور که کرونا هم برایش اهمیت دارد. در زمانی که همه در حال فراموش کردن دوران کرونا هستند و مردم حافظه تاریخی بلندمدتی هم ندارند، باید باز هم در این زمینه صحبت شود. شاید خوب باشد که از این تجربه تلخ، یک بایگانی در ذهنمان بسازیم تا بتوانیم با ناخواستهها مبارزه کنیم. گاهی ممکن است این ناخواسته، سیل، زلزله یا فروریختن یک ساختمان باشد که متأسفانه تجربه همه اینها را داشتهایم. اما یادمان باشد که مردم در مورد کرونا، آمادگی نداشتند. من یادم هست که در آن زمان کاری برای نیروهای مسلح آماده میکردیم به نام نبرد ناشناخته، چون این نیروها با تلاش خود جلو میرفتند. خوبی این سریال یادآوری این تلاشها در بافت طنز است. در واقع به مردم یادآوری میکند که ببینیم چه کسانی بودند که از جانشان – که ارزشمندتر از آن نیست – گذشتند تا بتوانند جلوی این بیماری را بگیرند که واقعا موفق عمل کردند. ما در تار و پود این سریال، نقش پزشکان و صاحبنظرانی را میبینیم که موفق شدند داروها و واکسن مربوط را تهیه کنند تا دست رد به سینه تحریم بزنند. اینها چیزهای خوب این سریال است که باید گفته شود تا مردم به یاد بیاورند. این شخصیت به من نزدیک استجمشیدی درخصوص اولین تجربه خود در قامت بازیگر هم اینطور بیان میکند: دکتر بهروزی فردی است که اهل شعر و موسیقی است. در واقع به شخصیت من خیلی نزدیک است. مردم قالبی ازمن درتلویزیون دیدهاند که بیشتر مربوط به مونولوگهایی است که اجرا میکردم. خودم ادبیات را خیلی دوست دارم و همیشه دوست داشتم یک ادبیات فاخر را به مخاطب ارائه کنم. اینجا جای یک نکته مهم خالی است؛ باید به این نکته توجه داشت که همیشه بازیگرها سراغ اجرا میآمدند، چهرههایی که بیسر و صدا میآمدند و اجرا میکردند و در برخی مواقع شایسته این جایگاه برای اجرا نبودند. من نه بهعنوان اینکه بخواهم از جایگاه اجرا دفاع کنم اما میخواهم چند نکته علمی بگویم. ما مجریهایی که بازیگر شدند زیاد داشتیم؛ مثل شهاب حسینی، فرزاد حسنی، هومن حاجیعبداللهی، محمد سلوکی و… . اینها چند نکته مثبت داشتند؛ اینکه اگر یک مجری، بازیگر شود، موفق خواهد بود. کما اینکه در سراسر دنیا هم آدمهایی از این دست میبینید. اگر مجری بازیگر شود، به چند دلیل موفق است؛ اول اینکه مخاطب و فضای تلویزیون را میشناسد. دوم اینکه، حافظه قوی در حفظ کردن دیالوگ دارند؛ چون همانطور که میدانید به خاطر سپردن دیالوگ از بزرگترین چالشهای بازیگران ماست. سوم اینکه چون از مهارتهای ارتباطی برخوردارند، میتوانند در گروه از ارتباط خوبی برخوردار باشند و همذاتپنداری با شخصیت کنند، میتوانند میزانسنهای خوبی ــ با هماهنگی کارگردان ــ به دوربین بدهند. از این جهت اگر مجری، بازیگر شود بهمراتب بهتر از بازیگرانی است که مجری میشوند. وی میگوید: متأسفم که بگویم ما بازیگران خیلی مطرحی داریم که هنوز از توی گوشی برایشان پلاتوهای اجرا را میخوانند. اینها چهرههای تلویزیونی یا سینمایی خودشان را صرف داشتن چهره به برنامه مربوط میکشانند. برای من اینطور نبوده بهواسطه تجربه اجرایی که داشتم، راحت گرفته شود، چراکه حتی بیشتر هم سخت گرفتند. انگار توقعشان از من خیلی زیاد بود. من با فضای تلویزیون بیگانه نیستم چون جدای از درس خودم، دو مدرک فیلمنامهنویسی و کارگردانی گرفتم و از این جهت با فضای کار آشنا هستم. پیش از این هم چند بار پیشنهاد برای کار در تئاتر و تلویزیون شده بود که هیچوقت قبول نکرده بودم اما آقای حاجتمند، تهیهکننده برنامه باران بودند که از حرم حضرت رضا(ع) پخش میشد و من هم حضور داشتم و لوکیشن این سریال در مشهد بود و بهواسطه صمیمیتی که با بچههای آن برنامه داشتم، پایم به این سریال و بازیگری باز شد. وی درخصوص باورپذیر بودن نقش هم میگوید: من این نقش را خیلی دوست داشتم. احساس میکردم دکتر بهروزی کاری میکند که به بقیه مردم میگوید نقش پزشک در این میدان چقدر مهم است. مردم در کرونا مبارزه کردند و کشته دادند. درست مثل جنگ بود، البته تلاش کردم در دیالوگها به نقش مهم ارتش و نیروهای مسلح اشاره و از شهدا یاد کنم. شوخ طبع هستمجمشیدی درخصوص تلاش برای تکراری نشدن دیالوگهای مرتبط با شهدا هم تصریح میکند: من همیشه سرکلاس به شاگردانم میگویم که تلویزیون در یک یا دوماه اول، کارتان را به مردم نشان میدهد و بعد از آن، درون شما را برای مردم روشن میکند. اگر اعتقادی نداشته باشید، تلویزیون آن را لو میدهد. من زمانی که نام شهدا را میآوردم، برای اینکه تکراری نشود، تلاش کردم از تجربه اجرای یادواره شهدا برای شناخت مخاطب استفاده کنم، چون این از اولین ضرورتهای کاری مجری است. در عین حال چندان وابسته به فیلمنامه نبودم و تلاش کردم حرفی را بزنم که مورد علاقه مردم و نیاز آنهاست. وی در پاسخ به این که اگر قرار باشد خودش را بازی کند برای مخاطب تکراری نمیشود، میگوید: من شوخ طبع هستم و جنبههای مختلفی از شخصیتم را هنوز برای مخاطبان نشان ندادهام. برای همین احساس میکنم تکراری نخواهد بود.