نگاه نو و جذاب «آکتور» به دنیای بازیگری

به بهانه پایان اولین سریال نیما جاویدی با بازی نوید محمدزاده و احمد مهرانفر نگاهی داشتیم به نقاط ضعف و قوت این مجموعه.

مجموعه «آکتور» اولین سریال کارنامه نیما جاویدی بود که بهمن ۱۴۰۱ منتشر شد و پنج شنبه هفته گذشته به پایان رسید. این سریال از یک زاویه متفاوت، سراغ دنیای بازیگرها رفته بود و نقش بازی کردن آن‌ها را در صحنه زندگی واقعی به تصویر می‌کشید. سوژه نو و خوب «آکتور» باعث شد این مجموعه از همان قسمت‌های اولیه مورد توجه قرار بگیرد و نظرات مثبت مخاطبان را جلب کند. «آکتور» موفق شد در جشنواره «سریزمانیا» که در شهر لیل فرانسه برگزار می‌شود و مربوط به رقابت سریال‌هاست، جایزه بهترین سریال را کسب کند. این مجموعه در جشنواره سرین کمپ در کلن آلمان نیز، با سریال‌های خارجی رقابت خواهد کرد.

اولین سریال نیما جاویدی

نیما جاویدی در سینما با دو فیلم «ملبورن» و «سرخ‌پوست» کارگردانی را تجربه کرده بود. او در سی‌وهفتمین جشنواره فجر برای ساخت «سرخ‌پوست» موفق شد در بخش بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه شود و در نهایت جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کند. این فیلم تحسین مخاطبان را نیز برانگیخت، همچنین بازی متفاوت نوید محمدزاده و ستاره پسیانی این فیلم را به تجربه ویژه‌ای در کارنامه آنان تبدیل کرد. جاویدی پس از تجربه موفق «سرخ‌پوست»، قصد داشت فیلم جدیدش با نام «قلعه» را جلوی دوربین ببرد، اما شیوع کرونا مانع ساخت این اثر شد.

نقاب چندرنگ آکتورها

 سریال «آکتور» قصه دو جوان بازیگر به نام‌های «علی» و «مرتضی» را روایت می‌کرد که با نقش بازی کردن در جشن‌های سورپرایز، 

کسب درآمد می‌کردند تا این که از طرف یک شرکت با پیشنهاد کاری ویژه‌ای مواجه شدند. آن‌ها باید در ماموریت‌هایی که شرکت به آن‌ها واگذار می‌کرد نقش‌های مختلفی را بازی می‌کردند و دستمزد خوبی دریافت می‌کردند. «مرتضی»، «علی» و «آلما» برای هر پرونده، سناریویی آماده و به تناسب موقعیت نقش‌های خاصی را ایفا می‌کردند. ایفای نقش‌های متنوع توسط سه شخصیت قصه، گریم‌های مختلف و چالش‌های هر اجرا، از جذابیت‌های «آکتور» بود که به مذاق مخاطب هم خوش آمد.

جذابیت‌های نیمه دوم «آکتور»

هرچند نقش‌هایی که این سه بازیگر ایفا می‌کردند، جذاب بود، اما کافی نبود. تقریبا در ۱۰ قسمت اولیه «آکتور» چیز بیشتری جز اجراهای این بازیگران ندیدیم. ماجرای ورود به خانه سالمندان و به نتیجه رسیدن این ماموریت نیز بیش از اندازه طولانی شد و به سریال لطمه زد. از زمانی که انجام ماموریت‌های شرکت باعث شد دردسرهایی برای بازیگران قصه پیش بیاید، داستان جان تازه‌ای گرفت. همچنین در نیمه اول سریال، مخاطب اطلاعات زیادی درباره زندگی «علی» و «مرتضی» نداشت و در نیمه دوم قصه رازهایی درباره زندگی آن‌ها به ویژه «علی» فاش شد که مخاطب را غافلگیر کرد. افشای این رازها باعث شد تماشاگر بیشتر «علی» را درک کند و با او همراه شود. به این ترتیب نیمه دوم «آکتور» جذاب‌تر و بهتر پیش رفت.

ضعف ماجراهای عاشقانه

یکی از ضعف‌های سریال «آکتور» مربوط به کیفیت روابط عاشقانه بین کاراکترهاست. به عنوان مثال ارتباط میان «مرتضی» و «سارا» و علاقه آن‌ها چندان جدی به نظر نمی‌رسید. پس از ماجرای دزدیدن موبایل «سارا» و بر هم خوردن رابطه او با «مرتضی»، این شخصیت تلاش خاصی نکرد تا این رابطه دوباره شکل بگیرد و پس از مدتی دوباره سر و کله‌اش در زندگی او پیدا شد. درباره «آلما» نیز، علاقه او به «علی» کمی غیرمنطقی و ناگهانی بود. ابتدای قصه دیدیم که «آلما» در آستانه ازدواج بود، اما مخالفت خانواده نامزدش با بازیگری باعث شد میان آن‌ها جدایی بیفتد. بعدها در یکی از قسمت‌ها «مرتضی» از شک خود نسبت به علاقه «آلما» به «علی»، با او صحبت کرد و در نهایت دیدیم که شک او به یقین پیوست. زمینه‌‌چینی لازم برای این علاقه در قصه شکل نگرفته بود، بنابراین علاقه «آلما» به «علی» برای مخاطب قابل پذیرش نبود.

بازی خوب احمد مهرانفر و دیگران

احمد مهرانفر در نقش «مرتضی» به عنوان شخصیت بازیگوش و هیجانی قصه، بازی خوبی داشت. «مرتضی» برخلاف «علی» که شخصیتی جدی داشت، کاراکتر شیرینی بود. او برخلاف «علی» تصمیم‌های عاقلانه‌ای نمی‌گرفت و نسبت به دوستش شخصیت ساده‌تری داشت. مهرانفر موفق شد شیرینی‌های کاراکترش و تضادهای شخصیت خود با «علی» را به خوبی نشان دهد، اما بازی نوید محمدزاده توقعات را برآورده نکرد. در اکثر لحظات نوعی بی‌تفاوتی و خنثی بودن در چهره و لحن صحبت کردن او وجود داشت. این بازیگر هنگام مواجهه «علی» با پدرش پس از سال‌ها و بروز خشم و احساسات خود، بازی خوبی داشت. هومن برق‌نورد و هانیه توسلی نیز به خوبی از پس ایفای نقش‌هایشان برآمدند.

پایانی تلخ و شیرین

«آکتور» در قسمت آخر، پایان‌بندی منطقی و خوبی داشت. فاش شدن انگیزه «علی» از بازیگری و احساس گناه او درباره مرگ برادرش، پازل این شخصیت را کامل کرد. سرنوشت «مرتضی» و «سارا» نیز باورپذیر و منطقی بود. به نتیجه رسیدن تلاش‌های «علی» و «مرتضی» و همچنین مسیری که «مرتضی» در انتها انتخاب کرد، پایانی توامان تلخ و شیرین را برای آکتورهای این سریال رقم زد. تکلیف دیگر شخصیت‌ها مانند «نازی» (هانیه توسلی) و «مریم» (گلاره عباسی) نیز پیشتر در قسمت‌های قبلی مشخص شده بود.