چه کسی اولین بار فال حافظ گرفت؟

«دیوان حافظ» از خیلی وقت‌پیش عضو جدانشدنی سفره‌های یلدا شد؛ ما از حافظ، فال می‌گیریم به امید اینکه در انتهای یک شب بلند از میان غزلیات، بیتی یا غزلی را پیدا کنیم که جایی ته قلبمان را گرم و روشن کند...

 شاید این پرسش در ذهن خیلی‌ها باشد که نام حافظ چگونه با شب یلدا گره خورد؟ چرا فقط فال حافظ می‌گیریم و مثلا فال سعدی، فردوسی و یا مثلا مولانا نداریم؟ آیا مردم پیش از ظهور حافظ هم به فال اعتقاد داشتند؟

زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد…

برخی شیوع فال‌های گوناگون مانند کف بینی، شانه بینی، ماسه بند، تعبیر خواب و… را بازمانده از آیین «شمنی» می‌دانند که در همه جا و به ویژه در مشرق زمین رواج داشته  و بیشتر کاهنان، ساحران و شمنان دست به این کار می زدند. مثلا یونانی‌ها به شاعر نامدار خود «هومر» تفال می‌زدند یا عرب‌ها برای گشودن رازها و آگاهی از آینده و مشکلات خود از دیوان شاعران عرب بهره می‌گرفتند. در ایران باستان اما مغ‌ها از سحر و جادو دوری می‌کردند اما فال گرفتن را بد می‌دانستند. یکی از انواع فال‌های رایج در میان آنها نگریستن در آتش مقدس و فال زدن با آن بود. در شاهنامه فردوسی هم بارها از فال‌زدن‌های شاهان، پهلوانان و موبدان یاد شده است.

شاه شمشادقدان، خسرو شیرین‌دهنان…

استخاره یا همان تفال به قرآن نیز یکی از مرسوم‌ترین روش‌های تفال زدن است که پس از ظهور اسلام رایج شد و پس از آن نیز به دیگر آثار ادبی که تصور می‌شد، نویسنده‌اش بهره‌ای از کلام حق دارد، گسترش یافت. پس از ظهور حافظ، تفال به دیوان دیگر شاعران، بسیار کمتر و «دیوان حافظ» جانشین آن‌ها شده است. سال‌ها پس از درگذشت حافظ، تقدس شخصیت و شعر او بیشتر جلوه‌گر می‌شود و به مرور دیوانش نزد مردم احترام پیدا می‌کند.

محمدعلی اسلامی نُدوشن در پاسخ به این پرسش که چرا فال حافظ می‌گیریم، می‌گوید: «هیچ‌کدام از شعرای ایرانی نتوانسته‌اند به اندازه حافظ و مانند حافظ این زبان کنایه و دوپهلو را داشته باشند؛ و چنان‌که می‌دانید تمام غزلیات یک نوع حالت دوپهلو دارند به این معنی که دو نوع مفهوم می‌شود از این شعرها گرفت، این چیزی است که بسیار آمادگی دارد مانند فال در بیاید، زمانی که می‌توان دو یا چند برداشت داشت، فرض کنید یک برداشت به طرف چپ یکی به طرف راست یکی به طرف زمین یکی به طرف آسمان… این ایهام و کنایه‌ای که هست و برداشت‌های مختلفی که ایجاد کرده شما را کمک می‌کند،  خودتان برداشت کنید نه این‌که شعر به شما بگوید بلکه شما آن علاقه درونی خودتان را به حساب شعر می‌گذارید و آن‌چه را از زبان او می‌خواهید، بشنوید از زبان خودتان در واقع از درون خودتان می‌شنوید.   بنابراین این یک مورد مهمی است که کمک کرده است به ابهام خاص حافظ!»

 اسلامی ندوشن حافظ را شاعر عوام و خواص می‌خواند و می‌گوید: «این هم خاصیت حافظ است که هم خواص از او بهره بگیرند و هم اشخاص کم‌سواد؛ اشخاصی که به زحمت خواندن می‌دانند، دیوان او را با آواز بلند می‌خوانند و تسلی پیدا می‌کنند و این خاصیت همین کلمات و موسیقی کلام است که می‌تواند یک چنین حالت تسلی خاطر ببخشد و در عین حال مشکل‌ترین شاعر فارسی شناخته‌ شده و به صورت یک موجود معمایی او را در آغوش گرفته…»

که گرچه غرق گناه است می‌رود به بهشت…

درباره اینکه اولین بار از چه زمانی تفأل به حافظ مرسوم شد و چه کسی اولین بار فال گرفت، روایت­‌های متفاوتی وجود دارد. «ادوارد براون» در جلد سوم کتاب «تاریخ ادبیات ایران» اشاره می­‌کند که پس از درگذشت حافظ، عده­‌ای بر آن می­‌شوند تا با تکفیر او  از دفن پیکر «لسان‌ الغیب» در گورستان ممانعت کنند و سرانجام نظر جمع این‌گونه می‌شود تا با تفأل از کلام حافظ از خودش در این باره کمک بگیرند.

«براون» در کتاب خود آورده است: «این‌ گروه پس از آن تمامی غزل­‌های حافظ را نوشتند و در سبدی ریختند و از کودکی می­‌خواهند تا یکی را برگزیند و با کمال تعجب، پاسخی باورنکردنی و شگفت­ آور از حافظ می­‌شنوند که بیتی از آن غزل این است:

قدم دریغ مدار از جنازه حافظ / که گر چه غرق گناهست، می­رود به بهشت…

به نا امیدی از این در مرو بزن فالی…

حرفه‌ای‌ها برای فال حافظ آداب و رسوم خودشان را دارند. فال‌گیر حرفه‌ای که معمولا «فال‌خوان» گفته می‌شود، رو به قبله می‌نشیند و دیوان را مانند کتابی مقدس در دست چپ نگاه می‌دارد و از صاحب فال می‌خواهد که نیت کند. سپس با سرِ انگشت به‌طور تصادفی صفحه‌ای را باز می‌کند. نخستین غزلی که در صفحه سمت راست می‌آید، غزل فال است و غزل بعدی هم «شاهدِ فال» است که به آن «پس‌فال» هم گفته می‌شود.

اگر غزل از صفحه قبل شروع شده باشد، به صفحه قبل رجوع می‌کنند و از آغاز، غزل را می‌خوانند. گاهی نخستین بیتی که می‌آید، گاهی بیتِ هفتم، گاهی تمامِ شعر و گاهی بیتِ مطلع را ملاک قرار می‌دهند. گاهی هم بیت‌های اول تا سوم یا اول تا چهارم یا تمام آن را به‌عنوان مکمل فال می‌خوانند. برخی نیز اعتقاد دارند که باید پیش از گرفتن فال وضو داشت و رو به قبله نشست و چشم‌ها را بست و صلوات فرستاد. بعضی هم با خواندن فاتحه برای حافظ و گفتن عبارت «برسد به دست حافظ شیرازی» و فوت کردن به آسمان و سپس باز کردن دیوان، فال می‌گیرند.

از جمله باورهای عامیانه این است که هنگام گرفتن فال، به علایق حافظ مانند شاه‌چراغ یا آب رُکن‌آباد یا معشوقه‌اش «شاخ نبات» او را قسم می‌دهند؛ که البته شاخ نبات معشوقه حافظ نبوده و در دیوان به این معنی به‌کار نرفته‌ است.