کارگردانی که دلش تماشاگر فوتبالی می‌خواست

واقعیت این است که تماشای بازی فوتبال برای علی اصغر دشتی، کارگردان نوجو و جوان تئاتر فقط تماشای یک بازی هیجان‌انگیز نبود. او به هنگام تماشای یک مسابقه فوتبالی می‌کوشید تشابه‌های میان فوتبال و تئاتر را کشف کند. او دوست داشت تماشاگران نمایش‌هایش مانند تماشاگران فوتبال پر از هیجان باشند.

نمایش «دن‌کیشوت» به کارگردانی علی اصغر دشتی از جمله آثار موفقی بود که سال ۸۴ در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت.

 دشتی در ادامه اجرای نمایش قبلی‌اش «شازده کوچولو» که نوعی تعزیه مدرن بود، این بار در نمایش «دن‌کیشوت» کوشید تا ضمن استفاده از فنون تعزیه، از تکنیک‌های فوتبال نیز بهره بگیرد. او علاقه‌مند بود علاوه بر تماشاگران همیشگی تئاتر، تماشاگران فوتبال هم به تماشای نمایشش بیایند.

نمایش «دن‌کیشوت» همان گونه که از نامش پیداست، نگاهی به اثر جاویدان سروانتس، نویسنده اسپانیایی دارد.

به انگیزه برگزاری فینال جام جهانی ۲۰۲۲، بخشی از صحبت‌های علی اصغر دشتی را که همزمان با اجرای نمایش «دن‌کیشوت» در رسانه‌ها منتشر شده بود، مرور می‌کنیم تا تشابه‌های میان بازی فوتبال و تئاتر را از دیدگاه این کارگردان مورد بررسی قرار بدهیم.

دشتی که آن مقطع بر فوتبال و تکنیک‌های این ورزش پرطرفدار تامل کرده بود و با توجه به علاقه‌مندی قبلی‌اش به شبیه‌خوانی، در جست‌و جوی شباهت‌های این دو گونه متفاوت ورزشی و هنری بود؛ شباهت‌هایی که بخشی از آن به تکنیک اجراگران باز می‌گشت و بخشی هم به تماشاگران.

او به این نکته توجه داشت که در شبیه‌خوانی همه در یک محیط مشخص حرکت‌های مشابه انجام می‌دهند ولی پست‌های آن‌ها فرق می‌کند و در فوتبال هم همین وضعیت وجود دارد. همه می‌دوند و یک حرکت مشترک را در پست‌های متفاوت انجام می‌دهند. همه فیگورهای شبیه به هم دارند و این است که جنس همه این‌ها را به هم نزدیک می‌کند.

 دو مقوله فوتبال برای دشتی کارکرد داشت؛ یکی تکنیک و امکانی که خود فوتبال به اجرای تئاتر می‌تواند بدهد و یکی حواشی آن که شامل تماشاگر، شکل تمرین، داور بازی، رقابت و دعواهای روی زمین همه و همه هست. او معتقد بود که این دو درس‌های خوبی برای تئاتر هستند.

در نمایش «دن‌کیشوت» برای نخستین بار در یک صحنه و در یک تئاتر، دو بازیگر یک نقش را ایفا می‌کردند چراکه از نظر دشتی، مشترکاتی بین مجلس شبیه‌خوانی و مجلس فوتبال وجود دارد. در فوتبال تعدادی شرکت کننده مهیج حضور دارند، در شبیه‌خوانی هم همین طور . در فوتبال مهارت‌ها و توانایی‌های بازیکن مورد استفاده قرار می‌گیرد، در شبیه‌خوانی نیز همین طور. در فوتبال و شبیه‌خوانی بازیکن‌ها و شبیه‌خوانان توانایی اجرای  مخالف‌خوانی را دارند و  موافق‌خوانی را و نقش بزرگ و کوچک وجود ندارد. 

او باور داشت که کارگردان تئاتر هم مانند داور فوتبال می‌تواند در حین تمرین و بازی به بازیگرانش در هرجا که خطا کردند ، تذکر دهد و در هر جایی که تشخیص بدهد جای بازیگران یک نقش را باهم عوض می‌کند. به همین خاطر هم در طول تمرین این نمایش همه بازیگران برای همه نقش‌ها تست زدند و نقش خاصی برای هیچ بازیگری در نظر گرفته نشد. در فوتبال نیز مانند اجرای ما هر کسی بر اساس توانایی بدنی خود به روی صحنه می‌آید .
دشتی یکی دیگر از نقاط مشترک اجرای خود را با بازی فوتبال و شبیه‌خوانی در تماشاگر بودن بازیگران دانسته بود. بازیگران نمایش او لحظه‌ای به صحنه می‌آمدند و لحظه‌ای که بر روی صحنه نبودند، مانند یک بازیکن فوتبال یا یک شبیه‌خوان در خارج از صحنه به دیدن اجرا می‌پردازند.

او از تهیج تماشاگر فوتبال و اعتقاد تماشاگر شبیه‌خوانی به عنوان دو امکانی نام برده بود که در تئاتر غایب هستند. به این معنا که بازیکن فوتبال ناچار است همواره تمرین کند و خود را برای ورود به زمین بازی آماده نگه دارد. بازیگر تئاتر هم باید این مورد را رعایت کند ولی معمولا این نکته را فراموش می‌کند. او یادش رفته که باید برای هر شب اجرا و در تمرین زحمت بکشد.

از دیدگاه دشتی، تیم حریف بازیگر تئاتر، تماشاگر است و بازیگران هر شب با یک تیم تازه مواجهند که باید سعی کنند با مهارت و انرژی او را خلع سلاح کنند و آن‌ها باید بدانند که هر بازی الزامات خاص خودش را دارد.

نکته دیگری که توجه این کارگردان را جلب کرده بود، ارزش زمان در فوتبال است، موضوعی که باید وارد تئاتر هم بشود.

دشتی از ضرورت حرکت تیمی و پرهیز از تک‌روی به عنوان دیگر آموزه فوتبال برای تئاتر نام برده بود که توجه به آن، این ذهنیت را در ما می‌شکند که بازیگر خوب باید در تمام لحظات بازی کند.

او که باور داشت در آن مقطع مخاطب تئاتر، قشری محدود است، آرزو داشت در این اجرا تماشاگرانی در میان مخاطبان ادبیات و فوتبال داشته باشد و تماشاگرانش از محدوده تماشاگران همیشگی تئاتر فراتر برود.
دشتی معتقد بود که گل زدن گروه اجرایی نمایش «دن‌کیشوت» خنداندن تماشاگران است . هر شب که این خندیدن تماشاگر کم رنگ باشد، گروه اجرایی متوجه می‌شود که آن شب گل نزده‌ و بازی را باخته‌ و واقعیت این بود که به گفته او، برخی اوقات هم گروه نمی‌توانست گل بزند. 

نمایش«دن کیشوت» به نویسندگی علی قلی‌پور، کارگردانی اصغر دشتی و با بازی آرش بزرگ‌زاده، هدایت هاشمی، یونس لطفی، جواد پورزند، لیلا سیاره، رامین سیاردشتی، مسعود شیخی، خسرو محمودی، سمیه عسگری، نگار عابدی، عباس حبیبی، محمد پویا، رامونا شاه، حمید رضازاده، علی هاشمی و هادی پیوند خردادماه ۸۴ در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرا شد.