کمدین‌هایی که مخاطب را با سینما آشتی دادند

پس از رکود طولانی سال‌های کرونا و در پی افزایش بهای کالاها و خدمات و رخوت حاکم بر سالن‌های سینما، در یک سال اخیر، رونق گیشه، اغلب محصول تولید و اکران فیلم‌های کمدی بوده است.

پس از رکود طولانی سال‌های کرونا و در پی افزایش بهای کالاها و خدمات و رخوت حاکم بر سالن‌های سینما، در یک سال اخیر، رونق گیشه، اغلب محصول تولید و اکران فیلم‌های کمدی بوده است.
اینکه چرا کمدی تولید می‌شود و سریع‌تر به اکران می‌رسد و در اکران مخاطب بیشتری دارد، مسأله مهمی است، اما موضوع این یادداشت نیست. موضوع این یادداشت بازیگرانی هستند که در این روزهای عجیب سینمای ایران، واسطه آشتی مخاطب با سینما هستند‌. چه دوستشان بداریم، چه از آنها دل خوشی نداشته باشیم، حضورشان عامل رونق سالن‌هاست. رضا عطاران که ورودش به سینما در سال‌های آغازین فعالیتش جز شکست به‌دنبال نداشت، در دهه ۸۰ و ۹۰ و در یکی دو سال اخیر، عامل فروش کمدی‌ها و حتی فیلم‌های جدی بسیاری بوده است. عطاران این روزها، پس از غیبتی طولانی «دفتریادداشت» را در شبکه نمایش خانگی و «ویلای ساحلی» (کیانوش عیاری) را روی پرده دارد. عیاری، نامی است که نمی‌توان به سادگی از کنار اکران فیلمش گذشت، کارگردان محترم و محبوب سینمای ایران که فیلم جنجالی «خانه پدری» را هم در کارنامه دارد، پس از چند پروژه ناکام بالاخره با «ویلای ساحلی» به سینما برگشته؛ فیلمی که در حد و اندازه بهترین‌های کارنامه سازنده‌اش نیست اما نمایش آن از دو جنبه قابل توجه است. نخست اینکه با وجود دردسرهای فراوان «کاناپه» و «خانه پدری»، عیاری فرصت فیلمسازی یافته و نکته بعد اینکه با توجه به رونق سینمای کمدی در این یک سال، مجبور شده با فاصله از دغدغه‌های همیشگی‌اش با فضای موجود همراه شود. «ویلای ساحلی» بیش از ۳۴ میلیارد تومان فروخته که رقم قابل توجهی است و بخش مهمی از این اقبال را باید به پای دو بازیگر اصلی آن، رضا عطاران و پژمان جمشیدی نوشت.
جمشیدی پرکار، در این سال‌ها، پای ثابت کمدی‌ها بوده و عمده محبوبیتش را به پای این آثار ریخته است. فروش خوب اغلب فیلم‌های او باعث شده حالا، همزمان «هتل» (مسعود اطیابی) روی پرده باشد، «ویلای ساحلی» اکران شود و «شهر هرت» (کریم امینی) به نمایش درآید. در کم فروغ شدن سینمای اجتماعی و فیلم‌هایی با گرایش هنری، او پرکار است و بخش عمده فروش سینمای ایران را رقم می‌زند. اتفاقی که باعث اقبال تهیه‌کنندگان به بازیگری شده که کمتر کسی گمان می‌کرد این چنین محبوب و پرکار شود. «هتل» بیش از ۲۲۰ میلیارد تومان و «شهر هرت»، بیش از ۷۷ میلیارد تومان فروخته و نمایششان همچنان ادامه دارد.
دیگر ستاره این روزهای سینما، بهرام افشاری است که پس از درخشش در تئاتر، بالاخره در سینما کشف شد. اگرچه بازی در «فسیل» (کریم امینی) او را یک شبه به موفقیتی ویژه رساند اما آنهایی که حضورش را روی صحنه دیده‌اند، خوب می‌دانند افشاری، بازیگری مستعد و منعطف است؛ ستاره‌ای که سینمای عامه‌پسند حسابی ویژه برایش باز کرده است، «فسیل» با فروش بیش از ۳۰۵ میلیارد تومانی نه تنها بسیاری از رکوردها را جا به جا کرد بلکه پرفروش‌ترین فیلم امسال نیز  شد و در صدر جدول قرار گرفت.
سینما در هر دوره به ستاره نیاز دارد، بدون ستاره، بدون مخاطب و بدون شور و عشق، سینما بی‌معنی است. ستاره‌ها، محصول یک دوره‌اند. تحلیل روند فعالیت و درخشش خسرو شکیبایی، محمدرضا فروتن، هدیه تهرانی، نیکی کریمی، پرویز پرستویی و… بدون بررسی شرایط اجتماعی و سیاست‌های فرهنگی که در آن رشد کردند و دیده شدند، میسر نیست.
اقبال مردم به سینمای کمدی، به تماشای پژمان جمشیدی، رضا عطاران و بهرام افشاری، محصول شرایط است. اگر چه در همین سینما، فیلم خوب «ملاقات خصوصی» (امید شمس) یا فیلم جذاب «علفزار» (کاظم دانشی) هم ساخته می‌شوند که در دومی، از قضا، پژمان جمشیدی متفاوتی را می‌بینیم و اقبال مردم به این آثار تلخ اجتماعی، امیدوارکننده است. با این همه، سینما برای زنده ماندن به فروش نیاز دارد و فعلاً، کمدی‌ها هستند که چراغ سینما را روشن نگه داشته‌اند.