نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نادر سلیمانی، بازیگرسینما و تلویزیون درباره اولین مواجهه خود با سیدالشهدا گفت: عمویم که اسمش جاسم بود نوحهخوان بود، در حسینیههای احمدآباد نوحه میخواند و من از بچگی با او به حسینیه میرفتم. در کنار عمویم میایستادم و همان جا عاشق امام حسین(ع) شدم.
وی افزود: سبک سینهزنی در جنوب متفاوت است. در عزاداریها سنج و دمام میزنند. زمانی که اهلبیت را به شام می بردند دستور دادند هلهله و شادی کنند. هلهله و شادی برای مردن یک عده از بزرگان کمی تلخ و غیرقابل باور است. اینکه دستور بدهی سر مرد باشرفی را روی نیزه کنند و خانواده او را به اسارت ببرند و دستور شادی و هلهله بدهند غیرقابل باور است.
این بازیگر تصریح کرد: همه مسلمانها و به ویژه ما جنوبیها وقتی سنج و دمام زده میشود، نمیتوانیم جلوی خودمان را بگیریم و با آن شادی کنیم. هرکسی به هر دینی ایمان داشته باشد نمیتواند اینقدر گستاخ باشد که چنین کاری را بکند. این اوج بلاهت و نادانی است، خیمهها را آتش بزنند، اهلبیت را بیاورند، سر بر نیزه را نشان بدهند و دستور بدهند سنج و دمام زده شود و مردم هلهله و شادی کنند.
نادر سلیمانی در ادامه توضیح داد: در جنوب وقتی این نوا شنیده میشود، بغض عجیبی پیر و جوان را میگیرد. صدای دمام بسیار عجیب است و به بدن لرزه میاندازد. تصور کنید چهار سنج و دمام با هم نواخته میشوند و عدهای شیون میکنند. عربزبانها و بوشهریها به شیوه خودشان عزاداری میکنند. سنج و دمام در جنوب تغییر هویت داده است و نوای غم، دلسوختگی، عاشقیت، انتظار و فدا شدن است. هیچ چیزی به این اندازه روی من تأثیر نمیگذارد. انگار روح آقا یک طوری آن نوا و آن ساز را تغییر داده است و این مرحمت خودش است.
بازیگر سینما و تلویزیون در برنامه «نشان ارادت» افزود: برخی شاید دیدگاه من را به خنده بگیرند. اما دیدگاه عاشقیت است. موقعی که این نوا می آید هر زمان که باشد، از شکل شادی به سوگواری میرسد و شما این سوگواری را حس میکنی. اصلاً درونش هیچ حس شادی نداری. با خون و پوست و استخوان مردم جنوب آمیخته شده است. ما جوانهای زیادی از اهلبیت از دست دادیم. جوان زیاد دادیم. زمانی که نگاه میکنی میبینی وجود امام حسین(ع) چقدر بزرگ است. او میداند کشته خواهد شد و اهلبیتش به اسارت میروند اما در راه خدا قدمش را تغییر نمیدهد.
وی با بیان اینکه گلایهای دارم، یادآور شد: خیلی درباره شهادت سیدالشهدا(ع) صحبت کردیم اما از رشادتش کم گفتیم. از آنچه که پشت قلب آقا بود حرفی نزدیم. پشت قلب او حقالناس و نرفتن زیر بار حرف زور بود و ما اینها را کنار گذاشتهایم. اینها پندهاییاند که روز عاشورا و تاسوعا به ما میدهد و ما باید این پندها را دریافت کنیم. زمان رفتن کاروان اسرا حضرت زینب(س) را میبینید که چه خطبه غرایی میخواند. مگر میشود در جایی که همه مخالف تو باشند اینطور صحبت کنی. میشود این را بپذیری که بروی در سرزمینی به نام کربلا و تعداد لشگرت کم باشد و تازه شب اعلام کنی هرکسی میخواهد برود، برود. کسانی که بمانند فردا شهید میشوند. این جسارت، قدرت و ایمان میخواهد. واقعیتها را باید اصل قرار بدهیم و تفکر امام حسین(ع) را به درستی پیاده کنیم.
بازیگر «عشق کوفی» در پاسخ به این پرسش که تا به حال به کربلا رفته، اظهار کرد: دو بار امام حسین(ع) مرا طلبید و وقتی طلبید عشق کردم و شاکر بودم. دوست داشتم که بروم اما مشکلاتی بود که نتوانستم. دوست دارم خودم یک روز تنها به کربلا بروم. بابت تاسوعا و عاشورا یا اربعین نروم، برای دل خودم کربلا بروم.
او درباره بازسازی عتبات عالیات بیان کرد: باید به همه کسانی که در این راه زحمت میکشند سر تعظیم فرود بیاوریم. امیدوارم هر آرزویی دارند خداوند به خیر برآورده کند.
بازیگر سریال «ستایش» درباره اهانت برخی به قرآن گفت: زمانی قرآن را سر نیزه کردند و حضرت علی(ع) گفت قرآن ناطق من هستم. کسی که قرآن را میسوزاند یا نابخرد است، یا تحت شعاع یکسری افکار قرار گرفته است.
او توضیح داد: امام حسین(ع) در جزء جزء وجود همه ما است، اما چشمهایمان باز نیست و او را نمیبینیم. وقتی گیر میکنیم یاد او میکنیم. خیلیها را دیدم که حتی اعتقادی نداشتند اما وقتی گیر میکنند میگویند یا حسین(ع). میگویند یا علی(ع). به والله دیدهام که میگویم. ناراحت نیستم اتفاقاً خیلی خوشحالم که اینطور میگویند. چون ائمه اینقدر بزرگاند که در دل همه جا دارند.