نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
همه آنچه درباره رونق گیشه در سال۱۴۰۲ گفته میشود و تمام آمارها و تحلیلها و مقایسهها میان فروش بهار امسال با گیشه بهاری ۲، ۳سال اخیر، محصول اکران یک فیلم است؛ فسیل. از مجموع ۱۰۰میلیارد تومان فروش فیلمهای اکران بهاری، ۸۰میلیارد تومان متعلق به فیلم فسیل است و ۲۰میلیارد تومان هم نتیجه اکران دیگر فیلمهای روی پرده، آماری که نشان میدهد اگر فسیل را از جدول اکران حذف کنیم، با گیشهای شکستخورده مواجه میشویم. با هر متر و معیاری که بسنجیم کمدی کریم امینی پدیده اکران امسال است، فیلمی که از ۲میلیون و ۱۳۰هزار مخاطب سینما در سال۱۴۰۲، بیش از یکمیلیون و ۷۰۰هزار تماشاگر را جذب کرده است. فسیل در حالی صدرنشین جدول گیشه شده که فیلم دوم جدول اکران، یکدهم آن هم نفروخته است.
همهچیز برای فروشاما چرا فسیل به چنین دستاوردی در گیشه دست یافته است؟ ابراهیم عامری تهیهکننده فسیل در اینباره میگوید تلاش ما این بوده فیلمی بسازیم که وقتی مخاطب از سالن سینما بیرون میآید، حالش خوب باشد و خدا را شکر که این اتفاق رخ داده است. سعی کردیم این فیلم مخاطبان مختلف از سن و سالهای متفاوت را به سمت خود جلب کند. افرادی که سن بالاتری دارند با وجوه نوستالژیک فیلم به تعبیر خودمان حال میکنند و جوانترها و نوجوانها هم میتوانند از زوایای دیگر با داستان فیلم همراه شوند. نمیخواستیم یک فیلم برای مخاطب خاص بسازیم و دقیقاً بهدنبال جذب مخاطب عام بودیم. هدف اصلیمان هم سرگرمکردن مخاطبان برای ۲ساعت حضور در سینما بود که شکر خدا به این هدف هم رسیدهایم.
هدف: سرگرمکردن تماشاگرفسیل بهصورت آشکار در دل جریان سینمای تجاری ساخته شده است. فیلمی که هدف اصلی تولیدش موفقیت در گیشه بوده و به این هدف هم دست یافته است. کریم امینی، کارگردان این فیلم درباره اقبال عمومی مخاطب از کمدی پرفروشی که روانه اکران کرده به مهر میگوید: «فسیل» را با این نگاه ساختم که هر قشری از جامعه با هر سنی به همراه خانواده بتواند به تماشای آن بنشیند. هر چند من فیلم را برای منتقدان نساختهام اما طبیعتا یک منتقد هم دوست دارد فیلم خوب و سرگرمکننده در سالن ببیند. اینگونه نیست که منتقدان مدام بخواهند نقد منفی روی فیلمها بنویسند. خیلی از منتقدان هم از دوستان من هستند و دوست دارند فیلمهای خوب را هم ببینند. سینما صنعت سرگرمی است و اگر فیلمسازی میخواهد فیلمی بسازد که مخاطب را سرگرم کند، همزمان میتواند بهگونهای عمل کند که منتقدان و مخاطبان خاص هم حاصل کارش را دوست داشته باشند. برای ساخت «فسیل» هدفم این بود که یک فیلم سرگرمکننده و در عین حال قابل دفاع بسازم.
از دهه۵۰ تا دهه۶۰فسیل از دهه۵۰ شروع میشود و تا دهه۶۰ امتداد مییابد. تصویر فیلمساز از دهه ۵۰ تقریبا شبیه تصویری است که در چند کمدی پرفروش اکران شده در دهه۹۰ شاهدش بودهایم. تصویری رنگارنگ و نوستالژیک که اینبار رنگ و لعاب بیشتری هم دارد. فیلم بین صحنههای شاد و موزیکال سکانسهای شکنجه و بازجویی کاراکترهای محوریاش در ساواک قرار دارد و کوشیده تا به ترکیبی از شوخیهایی برسد که تماشاگر را سر ذوق میآورد. فیلمساز داستان سادهاش را تقریبا روان و کم ایراد تعریف میکند. وقتی در مورد قصهگویی روان صحبت میکنیم باید اندازههای کمدی تجاری ایران در این سالها را هم درنظر بگیریم؛ اینکه مثلا کمدی پرفروش انفرادی، چه لکنتهای فراوانی در تعریف داستان داشت و معمولا در سینمای کمدی ایران، تمام ضعفهای روایی را با شوخیهای سطح پایین و دیالوگها و موقعیتهایی که آشکارا اشارات جنسی دارند، میپوشانند. بسیاری از کمدیهای این سالها در دیالوگنویسی و طراحی موقعیتها خیلی مناسب خانوادهها نبودهاند و از این لحاظ فسیل هم از ادبیات بهداشتی ترس دارد و هم سطح شوخیهایش خیلی پایین نیست. فیلمی که مشخصا به ۲نیمه تقسیم میشود. نیمه اول داستان در دهه۵۰ و نیمه دوم در دهه۶۰ میگذرد.ایده به کما رفتن جوان اول فیلم(با بازی بهرام افشاری که حضورش یکی از دلایل فروش بالای فسیل است) و آوردنش به دهه۶۰ با تغییر گسترده مناسبات اجتماعی، دست سازندگان فسیل را برای انواع و اقسام شوخیها باز گذاشته است. شوخیهایی که میشود گفت در آن کارگردان در پرداخت، تقریبا به لحن قابلقبولی رسیده است. فیلم در حد و اندازه سینمای بدنه و کمدیهای تجاری این سالها، استانداردها را رعایت کرده و نتیجهاش هم اقبال عمومی مخاطب است.