نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
برخی از بازیگران را به سینما میشناسند و برخی از اساس تلویزیونیاند، شاید تعدادی از بازیگران هم باشند که هم در قاب تلویزیون و هم در پرده سینما حضور داشته باشند اما باز هم درخششان در یکی از این دو حوزه است.
در نهایت باید گفت اندکاند بازیگرانی که در هر دو مدیوم تصویر حضوری موفق را تجربه کرده باشند؛ مجید مظفری یکی از این هنرمندان است؛ بازیگری که هم ستاره «کشتی آنجلیکا» است و هم نقشش در «آمیز قلمدون» را به خوبی ایفا کرده است.
مجید مظفری نخستین بار حضور جدیاش در سینما را در سال ۱۳۵۳ در ۲۴ سالگی در فیلم ترکمن به کارگردانی امیر شروان بازی کرده است. گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیش بیشتر نبود اما تجربه خوبی برای مجید مظفری محسوب میشود و همکاری با هنرمندانی همچون ناصر ملکمطیعی، ایرج قادری، آرام و منیژه را تجربه کرد.
او تا کنون ۴۶ اثر سینمایی و ۳۹ اثر تلویزیونی داشته تا در بازیگری با دو وجهه باشد هرچند طرف سینماییاش پررنگتر است.
موفقیت در جشنواره فیلم فجر
مظفری بهعنوان یک بازیگر سینمایی موفقیتهایی را در جشنواره فیلن فجر نیز کسب کرده است؛ وی سال ۱۳۷۱ در ۴۲ سالگی برای فیلم «سایههای هجوم» به کارگردانی احمد امینی توانست در ۱۱مین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ برای جایزه سیمرغ بلورین نقش اول مرد نامزد شود.
مجید مظفری همچنین در سال ۱۳۷۹ در ۵۰ سالگی برای فیلم «سگ کشی» به کارگردانی بهرام بیضایی توانست در ۱۹مین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ برای جایزه سیمرغ بلورین نقش اول مرد نامزد شود.
او در سال ۱۳۷۰ در ۴۱ سالگی برای فیلم «مسافران» به کارگردانی بهرام بیضایی توانست در ۱۰مین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ برنده جایزه سیمرغ بلورین نقش دوم مرد شد تا اولین سیمرغ بلورینش را تجربه کند.
همچنین مجید مظفری سال ۱۳۷۲ در ۴۳ سالگی برای فیلم «جنگ نفتکشها» به کارگردانی محمدرضا بزرگ نیا توانست در ۱۲مین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ برای جایزه سیمرغ بلورین نقش اول مرد نامزد شود.
از «کارخانه بنز» تا سینما/ یک شروع سینمایی
مجید مظفری قبل از شورع بازیگریاش در سینما کارمند شرکت اتوموبیل سازی بود، وی در این رابطه گفته است که «در آغاز علاقهام تنها معطوف به مسایل فنی به ویژه ماشین بود و برای همین استخدام کارخانه اتومبیلسازی شدم. در آن زمان دوستی به نام محسن مرزبان داشتم. وی روزی از من خواست به تئاتری برویم. در سالن تئاتر به واسطه آشنایی مرزبان با عوامل، درخواست شد که در آن نمایش به عنوان عوامل پشت پرده حضور داشته باشم.
به این شکل که به همراه فردی دیگر، یکی از بازیگران را روی صحنه میآوردیم. در ادامه به واسطه غیبت بازیگر نقش منفی آن نمایش فرصت پیدا کردم تا جای وی را در آن نمایش بگیرم. بعد از آن روز بازیم در تئاتر شروع شد. سپس با حسن شیروانی آشنا شدم که کلاسهای بازیگری نیز داشت. من در کلاسهایش ثبت نام کردم.
بعد از مدتی شیروانی اقدام به ساخت فیلم سینمایی «پایان تاریکی» کرد که من نیز در آن نقشی کوچکی داشتم. تجربه بازی در این فیلم مرا شیفته سینما کرد، پس کارخانه اتومبیلسازی را رها کردم و به اتفاق محسن مرزبان دفتری سینمایی برپا کردم. در آن دفتر اولین کار حرفهای خود تئاتر «آ سید کاظم» بود که این نمایش ۶۰ اجرا داشت. همچنین در آن مقطع عباس جوانمرد از من دعوت کرد تا به اداره تئاتر روم و در نمایشهایی به صورت قراردادی بازی کنم.»
شروع دوباره بعد از انقلاب/ موفق در گیشه
«دانههای گندم» اولین فیلم مجید مظفری بعد از انقلاب اسلامی است، مظفری بعد از این فیلم نیز در فیلم سینمایی «عبور از میدان مین» حضور پیدا کرد که اثری دفاع مقدسی بود.
او در این باره میگوید: «سال ۵۸ از طریق محمود کوشان که هم محلهای هم بودیم بازی در فیلم سینمایی «دانههای گندم» به من پیشنهاد شد. بعد از این فیلم، در اولین فیلم دفاع مقدسی کشورمان که «عبور از میدان مین» بود حضور پیدا کردم. در ادامه نیز «تنوره دیو» و «آوار» را بازی کردم.
درباره فیلم سینمایی «آوار» که تا به حال بارها از تلویزیون پخش شده باید بگویم کارگردانی کار را سیروس الوند برعهده داشت. این فیلم یک اثر به واقع خودشناسانه بود که به احوال آدمها توجه دارد. «آوار» در شیراز جلوی دوربین رفت و دوماه هم فیلمبرداری آن طول کشید.
در این فیلم با بزرگانی چون جمشید مشایخی، هادی اسلامی، محمد مطیع، جهانگیر الماسی، فرامرز قریبیان همبازی بودم. این فیلم توانست فروش بسیار خوبی در سینماها داشته باشد. فیلمهایی که آن دوران بازی کردم عموما کارهای پرفروشی بود. «یوزپلنگ»، «تشکیلات»، «کشتی آنجلیکا» و… آثاری هستند که توانست گیشهها را تسخیر کند.»
هنرمندانه در «جنگ نفتکشها»
«جنگ نفتکشها» و «سگ کشی» شاید مهمترین نقشآفرینیهای مظفری باشد؛ بازی به یادماندنی که خودش در رابطع با آن میگوید: «جنگ نفتکشها از آن اتفاقاتی بود که تا به حال در سینمای ایران رخ نداده بود چون لوکیشن فیلم عظمتی داشت که من تا به حال نظیر آن را ندیده بود. یادم هست وقتی برای اولین بار جلوی ناو نفتکش ایستادم، حیرت کردم چون عظمت آن زبان را بند میآورد. اندازه آن ناو، سه برابر زمین فوتبال بود. من باید آن ناو را در ظاهر هدایت میکردم، برای همین نیاز بود به لحاظ روحی، توانایی بالایی داشته باشم. یادم است کاپیتان آن کشتی یک هندی بود که اتفاقا هیچ الگوبرداری از او نداشتم، چون دائما در حال خوردن بود.
به یاد دارم برای اینکه به نقش نزدیک شوم از کارگردان خواستم قبل از شروع فیلمبرداری، چند روز در کشتی زندگی کنم تا بتوانم با عوامل و کارکنان آن بیشتر آشنا شوم. نکته دیگر که به من در این فیلم کمک کرد آشنایانی بود که در بین نزدیکان خود داشتم. آنها جزو پرسنل نیروی دریایی بودند و به من برای این فیلم بسیار کمک کردند.
درباره «سگ کشی» نیز یک روز بهرام بیضایی از من دعوت به عمل آورد تا به دفترشان بروم. وی در آنجا فیلمنامه این فیلم را پیشنهاد داد. جالب است بدانید بیضایی برای فیلمهایش از همه تست بازی میگیرد و برایش اصلا تفاوتی ندارد که آن بازیگر چه جایگاهی دارد یا اینکه پیشتر با او همکاری کرده است.»