اکتشاف استعداد میان کودکان کار

سی‌وششمین پویاشهر و نخستین مرکز تخصصی استعدادیابی پویاشهرهای شهر تهران افتتاح شد

ساختمانی کوچک در گوشه‌ای از میدان چهارباغ منطقه ۵، روز گذشته شاهد شروع اتفاقی بزرگ برای کودکان کار شهر بود. در کنار تمام تلاش‌هایی که برای ادامه تحصیل کودکان کار و بازمانده از تحصیل انجام شد، از این به بعد قرار است تا با آزمون‌های تخصصی، استعدادهای این کودکان کشف و در مسیر درست هدایت شود تا شاید روزی از میان استعدادهای درخشان این مراکز، نخبه‌ و قهرمان ملی پرورش پیدا کند. اولین گروه کودکان از پویاشهری در حوالی کن به این مرکز آمدند تا چراغ سی‌وششمین پویاشهر و نخستین مرکز تخصصی استعدادیابی کودکان کار و بازمانده از تحصیل با حضور دخترکان مشتاق به تحصیل روشن شود. در جمع نزدیک به ۳۰نفره این کودکان برخی با لباس‌های آیینه‌کاری و رنگارنگ افغانستانی به مرکز آمده‌اند تا شادی افتتاح این مرکز را افزون کنند. عاطفه یکی از دخترانی بود که با شور و هیجان خاصی به این مراسم آمده بود و در تمام لحظات تلاش می‌کرد تا گوشه‌ای از لباس زیبایش آسیب نبیند. او از پدر و مادری افغانستانی در تهران متولد شده است و خودش را ایرانی می‌داند: «من اینجا به دنیا اومدم، مامان و بابام از ۱۱سال پیش اومدن ایران. پس من ایرانی‌ام. بابام چند ساله فوت کرده و همه کارا رو مامانم می‌کنه و منم مجبورم بهش کمک کنم.»

من در معلمی استعداد دارم
او که در کلاس دوم درس می‌خواند، هنگام حرف‌زدن از مدرسه چشمان آبی‌رنگش برق می‌زند و با لبخندی نقش‌بسته بر صورتش می‌گوید: «من عاشق مدرسه‌ام، خیلی دوستش دارم، الان کلاس دومم. زندگی‌مون سخته، اما مامانم بهم گفت که هرجور شده باید مدرسه برم.» عاطفه مانند بسیاری از کودکان حاضر در پویاشهر، مجبور است که در کنار درس‌خواندن، کاری درآمدزا هم انجام دهد، اما این اتفاقات باعث نشده است که از رویاهایش دست بردارد: «به ما گفتند که قراره اینجا استعدادهامون رو پیدا کنند. من اما می‌دونم استعدادم چیه، من توی معلمی استعداد دارم و می‌خوام معلم بشم.»

از همین الان می‌دانم که دندانپزشک می‌شوم
فروزان یک سال از حضورش در ایران می‌گذرد و از همان نخستین سال به یکی از مراکز پویاشهر مراجعه و در کلاس درس ثبت‌نام کرد: «من توی افغانستان مکتب‌خونه می‌رفتم، توی یه خونه درس می‌خوندیم و هر سال توی کاغذ برای ما می‌نوشتند که مثلا من کلاس پنجم هستم.»
هرچند معلم فروزان، مخفیانه اعلام کرد که او هم مانند اکثر دانش‌آموزان این مراکز کار می‌کند، اما او تمایلی به صحبت در رابطه با این موضوع نداشت و تلاش کرد با سکوت از این موضوع عبور کند. وقتی صحبت از استعدادهای فروزان شد، او با سادگی تمام و ذوق کودکانه‌اش گفت: «من خیلی استعداد دارم و فکر کنم بیشترین استعدادم توی دکتری باشه. همین‌جوری این حرف رو نمی‌زنم. من می‌خوام بزرگ شدم دندونپزشک بشم و از همین الان می‌دونم که توی این کار خوبم. می‌خوام اینقدر کارم خوب بشه که اگه معلم‌هام مریض شدن، فقط پیش خودم بیان.»
در کنار هیاهو و شادی کودکان حاضر در نخستین مرکز تخصصی استعدادیابی، دختری با لباسی سفید که آراسته به آیینه‌کاری و گلدوزی‌های نارنجی و قرمز است، نزدیک می‌آید. او که ۱۱سال دارد و اکنون کلاس اول است، با کمی خجالت از آرزوهایش می‌گوید: «منم دوست دارم بگم که می‌خوام دکتر بشم.» بعد از گفتن این جمله خنده بلندی سر می‌دهد و انگار راز مگویی را فاش کرده باشد، صورت سفیدش سرخ می‌شود.
حضور در این مرکز برای شروع استعدادیابی کودکان کار، انگار بارقه امیدی را در دل این کودکان روشن کرده است و به آنها نوید می‌دهد که شاید نتوان سختی‌های روزگار را تمام و کمال از دوش آنها برداشت، اما تلاش می‌شود تا با آموزش‌ و درک درست توانایی‌هایشان، مسیر پیش‌رو برای آنها هموار شود.

آرزوی خیر یک مادر شهید
صدای خنده و شوخی‌های بچه‌ها در حیاط کوچک مرکز پیچیده است و مادری پیر در گوشه‌ای از حیاط با لبخندی که نیمی از آن پشت چادر مشکی‌اش پنهان شده است، زیر لب برای عاقبت به خیری این کودکان دعا می‌کند. مادر شهید کاظم کیان در کنار احمد احمدی‌صدر، مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران روبان افتتاح این مرکز را بریدند تا آرزوهای مادر شهید در قامت این کودکان نقش ببندد.

احمد احمدی‌صدر، مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران: اولین مرکز تخصصی استعدادیابی کودکان برای کودکان در معرض آسیب و قشر کم‌برخوردار جامعه را افتتاح کردیم. نگاه ما این است که این کودکان فرصت‌های ارزشمندی برای جامعه ما هستند و اگر به استعدادهای نهفته آنها توجه و این استعدادها را هدایت کنیم، بدون شک این افراد نخبگان و استعدادهای درخشان کشور خواهند بود. بهتر است که پایتخت‌نشینان به جای پرداخت‌های ترحم‌انگیز، توجه‌شان به کرامت این کودکان در راستای کشف استعدادهایشان باشد تا از این طریق در راستای تعالی جامعه قدم برداریم.
در گذشته شاهد بودیم که برخی، طرح‌هایی مبنی بر جمع‌آوری کودکان کار و خیابانی را مطرح می‌کردند، ما به هیچ‌وجه با این گفتمان موافق نیستیم؛ مگر می‌شود که کرامت یک انسان را نادیده گرفت؟ نگاه ما یک نگاه انسانی است و از نظر ما هر یک از این کودکان می‌توانند شرایط کشور و دنیا را تغییر دهند و هر کدام‌یک نخبه باشند. ما در تلاش هستیم تا این فرصت نهفته‌ای که در این کودکان وجود دارد و به آن پرداخته نشده است را با ایجاد نخستین مرکز تخصصی استعدادیابی کودکان مورد توجه قرار بدهیم.
در این مسیر از ظرفیت استادان دانشگاه شهید بهشتی، نخبگان و مردم استفاده خواهد شد و پس از شناسایی استعدادها قرار است که هر یک از کودکان در مسیر درست قرار بگیرد. زمانی که استعداد شناسایی شد باید کودکان هدایت شوند و آموزش ببینند. پس از آموزش نیز کودکان باید به مسیر دستیابی تخصص و رشته هدایت شوند. در کنار تمام اقدامات حمایتی که برای کودکان کار انجام می‌دهیم، این بسته یک خدمات ویژه است و تا اکنون برای کودکان کار در کشور اجرا نشده است. به‌زعم من این مرکز، بزرگ‌ترین اتفاقی است که می‌توانست برای کودکان کار بیفتد. قرار است تا پایان۱۴۰۲، ۳هزار کودک حاضر در پویاشهرها، مورد استعدادیابی قرار بگیرند. بنده اعتقاد دارم که تعداد زیادی از این کودکان را می‌توانیم به مدارس استعدادهای درخشان معرفی کنیم.