دوباره عطاران خاطره انگیز

عادل تبریزی ، از تجربه ساخت سریال کمدی «اجل معلق» و تجربه خوب همکاری با رضا عطاران می‌گوید.

عادل تبریزی پس از سال‌ها فعالیت به عنوان دستیار کارگردان در کنار سینماگرانی مانند زنده‌یاد داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، حمید نعمت‌ا… و رسول صدرعاملی، سال ۹۸ اولین ساخته سینمایی خود کمدی «گیج‌گاه» را جلوی دوربین برد و پس از آن با ساخت مجموعه «جناب عالی» و فیلم «مفت‌بر» مسیر خود را در عرصه کارگردانی ادامه داد. جدیدترین تجربه عادل تبریزی در زمینه کارگردانی، سریال «اجل معلق» است که این روزها در حال انتشار است. این مجموعه با محوریت شخصیتی به نام «داوود» با بازی رضا عطاران، قصه خانواده‌ای از طبقه فرودست جامعه را روایت می‌کند و موضوع مرگ را از زاویه کمدی به تصویر می‌کشد. حضور رضا عطاران در نقش مردی که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کند، بعضی نقش‌های مشابه او در کارنامه تلویزیونی‌اش را برای مخاطبان تداعی کرده و عطاران و بهزاد خلج در نقش فرشته مرگ، زوج کمدی جذابی را شکل داده‌اند که مورد توجه قرار گرفته است. به بهانه انتشار سریال «اجل معلق»، در حاشیه نشست انتقال تجربه عادل تبریزی در مشهد، با این کارگردان گفت‌وگو کردیم.
چه چیزی در پروژه «اجل معلق» برایتان جذاب بود که کارگردانی آن را پذیرفتید؟
برایم بسیار مهم بود که بعد از مجموعه «جناب عالی»، سریالی بسازم که حرف تازه‌ای داشته باشد، سبک آن از خودم دور نباشد و به تجربه‌های قبلی‌ام نیز ارتباط داشته باشد. خوشبختانه قرعه کارگردانی فیلم‎نامه حمزه صالحی به نام من افتاد و با اعتماد آقای عامریان، ساخت «اجل معلق»  به من سپرده شد. وقتی متن اولیه را خواندم خیلی شگفت‌زده شدم و حس کردم که قطعا کار خوبی می‌شود.
آقای عطاران پیشتر در سینما و تلویزیون هم به عنوان مشاور کارگردان در پروژه‌ها حضور داشته و در «اجل معلق» هم در مقام مشاور کارگردان و بازیگر اصلی ظاهر شده است. تعامل شما و آقای عطاران چطور شکل گرفت؟
مگر می‌شود از دریایی مانند آقای عطاران، به عنوان مشاور بهره نبرد؟ به نظر من اگر کارگردانی از تجربیات و ذهنیت ایشان استفاده نکند، به خودش ضربه زده است. «اجل معلق» را حاصل کار یک گروه سازنده بسیار خوب می‌دانم. آقای عامریان به عنوان تهیه‌کننده باهوش و حرفه‌ای، تیم خوبی را می‌چیند و با هر کارگردانی که کار می‌کند، خودشان را با سبک همان کارگردان تطبیق می‌دهند. «اجل معلق» ماحصل یک مدیریت درست و متن خوب حمزه صالحی است. کارگردانی یک سریال کمدی بسیار سخت است و این از خوش‌شانسی من بوده که مهره‌های خوبی از عوامل تولید و بازیگران در کنار هم جمع شدند. کارگردان و بازیگر باید به شناخت اساسی از یکدیگر برسند تا بتوانند به خوبی با هم پاس‌کاری کنند، مخصوصا در اثر کمدی. آقای عطاران من را دورادور می‌شناخت، اما از شیوه کاری و رفتارهای من سر صحنه آگاه نبود، وقتی در جلسات اولیه درباره فیلم‎نامه باهم صحبت کردیم، متوجه شدیم دیدگاه‌های مشترک زیادی داریم. من پیش از تولید «اجل معلق»، مجموعه «ساعت خوش» و کارهای موفق آقای عطاران مانند سریال «بزنگاه»، «ترش و شیرین»، فیلم «خوابم می‌آد» را با دقت تماشا کردم، یعنی یک کار تحقیقی – پژوهشی انجام دادم. این کار در روند تولید، ارتباط با آقای عطاران و بازیگران دیگر به من کمک کرد و نقشه راه درستی را پیدا کردم.​​​​​​​
و این نقشه راه چه چیزهایی به شما داد؟
من علاقه زیادی به سینمای قدیم دارم و در ساخته‌هایم ارجاعاتی به آن دارم. این سریال هم برای من با فیلم «گیج‌گاه» فرقی نداشت، فکر کردم که این هم باید ادای دین باشد به سریال‌های قدیم و از جنس آن مجموعه‌ها باشد، نباید کار عجیب و غریبی انجام بدهم یا به این فکر کنم که رضا عطاران باید کاملا متفاوت باشد! می‌شد همه این‌ها اتفاق بیفتد، اما این کار را نکردم و اتفاقا تصمیم گرفتم رضا عطارانی که مردم او را دوست دارند و از او خاطره خوب دارند، آن تصویر از رضا عطاران، با همکاری خود ایشان دوباره در «اجل معلق» شکل بگیرد. فانتزی را حذف کردیم، اغراق در طراحی صحنه، لباس، کارگردانی و گریم نداشتیم، می‌خواستیم یک زندگی ملموس از جنس زخم‌های مردم نشان بدهیم تا وقتی مخاطبان خانواده‌ای را در سریال می‌بینند ناخودآگاه خودشان را هم در آن پیدا کنند. من، آقای عطاران، بهزاد خلج، عباس جمشیدی‌فر و خانم عبدالرزاقی مجموعه ما، تیم برنامه‌ریزی و تولید، گروهی بودیم که به یک خانواده تبدیل شدیم و کار بسیار روان پیش رفت.
با توجه به واکنش‌ها، آن تداعی خاطره برای مخاطبان اتفاق افتاده است.
خیلی جذاب است که وقتی ویدئوهای اینستاگرام را نگاه می‌کنی، همه از رضا عطاران می‌گویند و دوباره عطاران خاطره‌انگیز و باشکوه جلوی چشم مخاطبان آمده است. فرض کنید یک فیلم اکشن و قهرمان‌محور خوب ساخته شود که یادآور گذشته باشد، بسیار لذت‌بخش است که چنین حس‌هایی دوباره زنده شود. اتصال من به گذشته و کنجکاوی‌ام نسبت به آن، خداراشکر در سریال «اجل معلق» هم جواب داد.
در بعضی نظرات و تحلیل‌ها دیده می‌شود که معتقدند تعدادی از شوخی‌ها و موقعیت‌های کمدی «اجل معلق» از جنس شوخی‌های رضا عطاران در ساخته‌های خودش است و موضوع امضای شما یا آقای عطاران پای اثر مطرح می‌شود، پس این موضوع برای شما مسئله نبود.
اولین دلیلش وجود نقطه مشترک بین من، حمزه صالحی و آقای عطاران است. من در پژوهشی که گفتم درباره «ساعت خوش» و دیگر آثار داشتم، ذهنیتی پیدا کرده بودم و میزانسن‌های خاصی را  طراحی می‌کردم. مثلا «داوود» در آشپزخانه مشغول صحبت با خواهرش است، ناگهان تق پنجره باز می‌شود و پدر زن می‌آید! این میزانسن نتیجه همان تحقیق است. در عین سادگی، اثری روی مخاطب می‌گذاری، بنابراین آقای عطاران متوجه شدند که من با نگاه خودشان تطبیق دارم. من و رضا عطاران سر صحنه با یکدیگر خاطره‌بازی می‌کردیم، می‌گفتیم، می‌خندیدیم و ناگهان همان خاطره‌بازی برایم به یک نقشه برای ادامه تولید «اجل معلق» تبدیل می‌شد. خداراشکر که من توانستم به شیوه‌ای کارگردانی کنم و فضایی را به وجود بیاورم که آن حس عطارانی ایجاد شود. این برای من به عنوان کارگردان بسیار سخت است و این که عده‌ای می‌گویند سریال شبیه مجموعه‌های قدیم عطاران شده، بزرگ‎ترین دستاورد من از «اجل معلق» است و احساس موفقیت می‌کنم. مهم این است که نگاه و سلیقه‌های عادل تبریزی، رضا عطاران، حمزه صالحی و آقای عامریان، با هم به یک وحدت رسیده است. مثلا «غلام» و «داوود» همدیگر را در آغوش می‌گیرند و گریه می‌کنند، داد می‌زند خدا و ناگهان چک می‌زند توی گوشش! آغوش و رفاقتی که در سینمای مورد علاقه عادل تبریزی وجود دارد، چکی که مدل سریال‌های عطاران است، این‌ها با هم تلفیق می‌شود.
آقای بهزاد خلج انتخاب بسیار خوبی برای نقش «اجل» بوده‌اند، چه ملاکی برای انتخاب بازیگر این نقش داشتید؟
من از همان روزی که وارد پروژه شدم، گفتم بازیگر نقش «اجل» نباید بازیگر کمدی باشد و باید کاملا جدی باشد. چون بهزاد خلج در نقش قاضی سریال «آقای قاضی» خیلی دیده شد و جا افتاد، فکر کردم خود این مسئله کمک می‌کند، در واقع قاضی آن سریال با یک دید تازه‌تر به قاضی دیگری تبدیل شده است. وقتی متن را خواندم، یکی از پیشنهادهای اصلی من برای این نقش آقای خلج بود و خوشبختانه به نتیجه رسید.
قبلا هم موضوع شوخی با مرگ را در آثار مختلفی داشتیم، اما زاویه پرداخت «اجل معلق» به‌روز است، نگاه‌ خودتان چه بود برای این که موضوع تکراری از آب درنیاید؟
جدا از نگاه انتقادی، سیاسی و اجتماعی که سریال «اجل معلق» دارد، این مجموعه یک کار بزرگ انجام می‌دهد؛ مثلا یک نفر تصمیم دارد گوشی موبایلی را سرقت کند، شاید با دیدن سریال «اجل معلق» تلنگر بخورد که دنیا و اعمال ما حساب و کتابی دارد. به نظر من مفاهیم شرعی و دینی درباره عمل صالح، شکرگزاری، عبادت، احترام به والدین، سفره و خانواده، بسیار تاثیرگذار در «اجل معلق» مطرح می‌شود.
مرز باریکی میان شوخی با مفاهیم دینی، ساده‌سازی این موضوعات و تمسخر آن‌ها وجود دارد، نگران نبودید که شوخی با این موضوعات در مخاطب دافعه ایجاد کند؟
سریال «اجل معلق» این قدر نگاه‌های اخلاقی، انسانی، شرعی و دینی دارد که اصلا بابت این موضوع نگرانی نداشتم. اتفاقا سریال همه این مفاهیم را با زبان امروزی‌ بیان می‌کند و خداراشکر «اجل معلق» در دل مردم جا باز کرده است.