غافلگیری به سبک «وحشی»

فصل اول سریال هومن سیدی، با یک پایان‌بندی قدرتمند به آخر رسید و موجی از واکنش‌‌های مثبت مخاطبان را برانگیخت.

سریال «وحشی» ساخته هومن سیدی با یک شروع تکان‌دهنده و پرالتهاب، موفق شد در همان ابتدای راه مخاطب را با قصه و شخصیت اصلی خود کاملا درگیر کند و از طرفی هم انتظارات را در ادامه سریال بالا ببرد. «وحشی» بدون هیاهو نه تنها تماشاگران را ناامید نکرد، بلکه در قسمت‌های بعد نیز غافلگیر کننده ظاهر شد. به این ترتیب پیروزی تازه‌ای در کارنامه کارگردانی هومن سیدی ثبت شد. پایان خوب فصل اول، حسابی مخاطبان را راضی و اشتیاق برای پیگیری قصه در فصل دوم را بیشتر کرد. به بهانه پایان «وحشی ۱» دلایل موفقیت این مجموعه را بررسی کردیم.​​​​​​​
خوش‌ریتم و قصه‌گو؛ بدون هیجان توخالی
قصه «وحشی» برگرفته از یک شخصیت واقعی به نام «علی‌اشرف پروانه» است. این سارق مسلح با به بهانه فرار از زندان با همدستی افراد دیگر، مشهور است. این موضوع نقش مهمی در جلب توجهات مخاطبان داشت. فعلا عینی‌ترین نقطه اشتراک زندگی «علی‌اشرف پروانه» و «داوود اشرف»، مرگ دو کودک در یک تصادف بوده است و در مضمون کلی نیز شباهت‌هایی وجود دارد. در قصه «وحشی» مرگ این کودکان و اتهام قتل به «داوود» باعث می‌شود زندگی این شخصیت آرام و سربه راه، زیر و رو شود و اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی برای او رخ بدهد. شخصیت «داوود» نیز در این مسیر به تدریج دچار تحولاتی می‌شود و روی دیگری از این کاراکتر عیان می‌شود. «وحشی» پس از شروع قدرتمندی که داشت، خوش‌ریتم و همچنان ملتهب پیش رفت. قصه برای نگه داشتن مخاطب، سراغ رودست زدن به تماشاگر و فریب او نرفت. تعلیق‌ها همگی در جهت پیشبرد قصه ایجاد شده بودند و کارکردشان صرفا تزریق هیجان لحظه‌ای و کاذب به مخاطب نبود.
خلق فضای پرالتهاب و دلهره
سریال «وحشی» از ابتدا تا انتها پر از لحظات نفسگیر و دلهره‌آور بود. کارگردانی هومن سیدی، فیلمنامه، طراحی صحنه، تدوین و بازی بازیگران هرکدام به سهم خود در خلق این لحظات و ساختن اتمسفری ملتهب، نقش مهمی داشتند، بنابراین مخاطب در طول تماشای این مجموعه همواره با حس هیجان و دلهره، قصه را دنبال می‌کرد. به ویژه فضای زندان که نقش تعیین‌کننده و مهمی در قصه دارد، کاملا قابل باور و واقعی است. همان طور که فضای زندان و سلول انفرادی، قلب و ذهن «داوود» را تحت فشار قرار می‌دادند، مخاطب نیز همراه با این کاراکتر، نسبت به زندان احساس نگرانی و ترس دارد. قاب‌ها و نورپردازی، فضایی تنگ، محدود و ترسناک را تداعی می‌کنند، بنابراین همه رخدادهای زندان، از جزئی‌ترین تا مهم‌ترین آن‌ها برای مخاطب مهم است.
شخصیت‌پردازی خوب
یکی دیگر از نقاط قوت فیلمنامه «وحشی» شخصیت‌پردازی «داوود» به عنوان کاراکتر اصلی قصه است. ابتدا این شخصیت به مخاطب معرفی، پیشینه او، جزئیات روابط کاراکتر با والدین و همکارانش نمایش داده شد در نتیجه «داوود» به شخصیتی آشنا برای تماشاگر تبدیل شد. در قدم بعدی، وقتی این کاراکتر برای دومین‌بار با اتهام قتل مواجه شد و به زندان افتاد، تحت فشار روانی شدید بود و شرایط نیز او را در مخمصه‌ای پیچیده هل دادند؛ بنابراین «داوود» دیگر نمی‌تواند با همان منش قبلی خود پیش برود و تحولاتی در روحیه و شخصیت او اتفاق می‌افتد. تغییر «داوود» که مهم‌ترین بخش قصه است، با سرعت مناسب و منطقی اتفاق افتاد، بنابراین تماشاگر این روند را کاملا درک و باور کرد. غیر از طراحی‌های فیلمنامه برای شخصیت «داوود»، جواد عزتی نیز در مقام بازیگر این نقش سخت و پیچیده موفق شد هر دو وجه کاراکتر «داوود» را باورپذیر و تاثیرگذار به نمایش بگذارد.
درخشش ستاره محبوب و بازیگران
ابتدای سریال «وحشی» گزارشی منتشر کردیم و نوشتیم جواد عزتی موفق شده به واسطه این سریال، پس از چهار از زیر سایه «زخم کاری» بیرون بیاد و با یک بازی غافلگیرکننده دیگر در نمایش خانگی دیده شود. این اتفاق برای جواد عزتی دستاورد مهمی است. عزتی موفق شد به خوبی درونیات کاراکترش را در رفتار و حالت چهره خود نشان دهد. او در بعضی از سکانس‌ها بدون این که دیالوگ بگوید، با واسطه حالت نگاه و چهره‌اش، اضطراب و نگرانی «داوود» را بروز می‌دهد و این احساسات را کاملا به مخاطب منتقل می‌کند. بازی تاثیرگذار جواد عزتی امتیاز ویژه‌ای برای «وحشی» است. این بازیگر در قسمت پایانی نیز به خوبی تغییرات احوال «داوود» را نمایش داد و به ویژه در سکانس دعوا با «رها» روی تخت بیمارستان، با چهره‌ای که از معصومیت قبلی در آن خبری نیست، همدلی مخاطب را برانگیخت. نگار جواهریان نیز مانند عزتی توانست آرام آرام وجوه مختلف شخصیتش را رو کند و به شخصیتی پیش‌بینی ناپذیر برای مخاطب تبدیل شود. علیرضا ثانی‌فر در همان حضور کوتاه خود، اثرگذار و دیدنی ظاهر شد. مهری برجعلی‌زاده چهره جدید هم «وحشی» در نقش مادر «داوود»، با هدایت هومن سیدی بازی قابل باوری داشت.